آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی مجتهد مسلم و اخلاقی بزرگ و صاحب نفسی بود. یک بار یکی از سادات که شاگردش بود دو ساعت از ایشان مسئله پرسید و بحث کرد، آقا با متانت جواب داد. آن سید از مزاحمتش خیلی عذر خواهی کرد. آقا می فرمود :خیر مزاحمتی نبود. سید اصرار داشت آقا ببخشید و حلال کنید. میرزا جواد آقا فرمود :آقاجان حال که خودت اصرار می کنی، یک کاری برای من بکن. آن سید هم خیلی خوشحال شد. آقا فرمود :روز قیامت اگر جواد را به سمت جهنم بردند، برونزد مادرت زهرا و بگو مادر جان، من در دنیا دو ساعت مزاحمش شدم، حالا که گرفتار شده، شما شفاعتش را بکن و به دادش برس. صراط وشفاعت ص239، 238 https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d