بعضی لباس ها مقدس اند:
گفت: چیه همش ماموریت بابا خسته نشدین؟!
لبخندی زدم گفتم: از چی خسته بشیم
از خدمت کردن به مردم؟!
مگه خدمت ب کشور خستگی داره؟!
سرشو انداخت پایین گفت:
نه...
منظورم اینه یکمی به خانواده هاتون برسید
آخه هر اتفاقی که میفته شماها باید برید
حالا فرقی نداره اون اتفاقه چی باشه
میدونی چیه؟!
روزی که وارد این شغل شدیم و دکمه های این لباس تن مون بستیم
قسم خوردیم.
قسم!؟
آره قسم خوردیم که این لباس نباید صاف اتو کشیده بمونه.
این لباس همه جا با ما باشه.
حالا یا گلی میشه یا خونی(:
قشنگه مگه نه؟!💚
تو چشام نگاه کرده گفت:
محشره.
#ادمین_نوشت📝
#تقدیم_به_مدافعان_امنیت
#شهدای_مظلوم_فراجا
#نشر_حداکثری
@shahidshalamche_8