چهارشنبه شب‌ها پای ثابت هیئت هفتگی‌شان بود به خادم هیئت می گفت: «اگه شهید هم بشم،حتما روضه هات رو میام»😇 مسئول هیئت دو فرزندش را در اثر سانحه تصادف از دست داده بود. بعد از این اتفاق، نوید هر هفته بعد از پایان مراسم آنجا می‌نشست و با تک فرزند باقی مانده مسئول هیئت شوخی می‌کرد و سر به سرش می‌گذاشت نویدی که بیشتر اوقات اهل فکر بود و سکوت، آنجا نوید دیگری بود. می‌گفت، می‌خندید، شوخی می‌کرد؛ فقط به دلیل شاد کردن پدر و مادری که داغ دو جوان بر سینه داشتند...💔 📌 ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 📚 @shahidtoraji213