📚
#پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت چهل و ششم
وقتی به تهران مي آمد، آنقدر دلش برای نجف تنگ می شد و برای بازگشت لحظه شماری می کرد كه تعجب می كرديم.
فکر هم نمی کرديم آنجا شرايط سختی داشته باشد.
هادی آنقدر زندگی در نجف را دوست داشت كه می گفت: بياييد همه برويم آنجا زندگی کنيم. 😁
آنجا به آدم آرامش واقعی می دهد. می گفت قلب آدم در نجف يک جورديگر می شود. 😇
بعضی وقت ها زنگ می زد می گفت حرم هستم، گوشی را نگه می داشت تا به حضرت علی سلام بدهيم. 💚
او طوری با ما حرف می زد که دلواپسی های ما برطرف و خيالمان آسوده می شد.
اصلا فکر نمی کرديم شرايط هادی به گونه ای باشد كه سختی بكشد.😢
فکر می کردم هادی چند سال ديگرمی آيد ايران و ما با يک طلبه با لباس روحانيت مواجه می شويم، با همان محاسن و لبخند هميشگی اش.☺️
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆
@shahidzoalfaghari◆