از جمادی مردم و نامی شدم... 📖 داستان خلقت در شاهنامه، از عناصر و جمادات آغاز می شود که پویایی ندارند، سپس به گیاهان و رستنیها می رسد که هرچند بر جای خود ایستاده اند اما رشد و زایش دارند. پس از آن آفرینش پویاتر می شود و نوبت به جانوران می رسد که پویا هستند اما هوشمند و گویا نیستند. سرانجام نوبت به آدمی می رسد که گویایی و خرد را در پهنه هستی به ظهور می رساند. 🔴 گویی مولوی در ابیات مشهور زیر که روایت خلقت انسان است از شاهنامه الهام گرفته است: از جمادی مردم و نامی شدم وز نما مُردم به حیوان سر زدم مُردم از حیوانی و «آدم» شدم پس چه ترسم کی ز مُردن کم شدم؟ ⚠️ نامی در ابیات بالا از «نمو» یا همان «نما» می آید و به معنای رستنی یا همان گیاه است. در قسمت چهارم به روایت خلقت انسان می رسیم. این ماجرای جذاب را ببینید: https://www.aparat.com/v/bm9yt بامعرفی شهرنامه به دیگران در این حرکت سهیم باشید👇 🆔 @shahr_naame