🌹داستان آموزنده🌹
ابوهاشم جعفری میگوید: دچار مضیقه و تنگنای شدیدی شدم، پس به خدمت امام هادی علیه السلام رسیدم، هنگامی که اجازه ورود و نشستن دادند و من نشستم، فرمودند: ای ابوهاشم کدامیک از نعمتهایی را که خداوند به تو ارزانی داشته، میخواهی شکرش را به جای آوری؟ که شکر نعمت نعمتت افزون کند.
.
ابوهاشم گوید: من بهت زده شدم و نمیدانستم چه بگویم؟!
امام علیهالسلام خودشان ادامه دادند: ایمان را روزیِ تو قرار داد، پس تو را بر طاعتش یاری فرمود؛ قناعت را روزیِ تو قرار داد، پس تو را از تشریفات زندگی و زیاده روی مصون داشت.
.
سپس فرمود: ای ابوهاشم به این دلیل از ابتدا این سخنان را گفتم که پنداشتم میخواهی نزد من شکایت کنی که چه کسی با تو چنین کرده (و تو را در مضیقه قرار داده!)؛ من دستور دادم یک صد دینار به تو داده شود، پس آن را بگیر.
🌹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•