تک تک ما خالق رنگ‌ها هستیم رنگ هایی برای آنچه انسانیت را معنا میکند که در پیچ تاریخی دقیقا کجا ایستاده‌ای؟ دیشب با ثمین و مهشید آشنا شدم باب آشنایی ما کاملا دلی بود آنجا که مهشید پشت تلفن به مادرش گفت سریع بگو ۴درصد شارژ دارم عجله دارم میام خونه😔 و بعد سرش را کرد تو گوشی مدت کوتاهی گذشت شعری را بلند برای ثمین خواند.😋🥳 ثمین به پهلویش زد و گفت:آروم خندیدم و گفتم نگران ۴درصد شارژش هستم به همین سادگی باب گفتگو با دخترهایی باز شد که مثل دخترهای من در این خاک زندگی می‌کردندرفتیم در دنیای سیاست گفتم در دانشگاه چه خبر از انتخابات خندیدن و گفتن خبری نیست گفتم خوب به کی رای میدید؟ خندیدند و گفتند نمی‌شناسیم (دانشجو رشته گریم و نقاشی بودند😍🥰) گفتم ای بابا جمع هنرمندانمون که بی‌هنر شدند 😁🤨 گفتند شما با کی رای میدید گفتم اقای جلیلی ثمین خیلی جدی از فضای شعر و مدل لباس گوشی بیرون آمد و با جدیت تمام ازم دلیل میخاست و من که ازشدت پیام پشتِ پیام ایتا سرگیجه گرفته بودم😅 در ذهنم تمام مطالب را مرور کردم گفتم بچه جوونن خیلی حواسم را جمع کنم رفتم تو حالِ مادرانه خودم آخه قبلش به مهشید گفتم هوا دلِ مادرت را خیلی داشته باش😔 در دنیای مادرانه‌ام گفتم دخترم و دوستانشون خیلی اقای جلیلی قبول دارن چون اقای جلیلی همش میگن ما میتوانیم‌ و همین برنامه هایی که میدن نوجون‌ها و جون‌ها خوب درک می‌کنند ما میتوانیم یعنی چه💚🤍🕊👌✅ در آخر بازهم گفتم هوای مادرتون داشته باشید و با شادی از هم جدا شدیم. یا زهرا جان🤍 به مهدی گفتن های خالصانه مادر سید ابراهیم ان عزیز همیشه زنده‌ی تاریخ دست دختران سرزمینم را بگیرید ❲