فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به تجملات دنيا چشم نداشت اتاق نشيمن را دو قسمت کرده بود. روي يک قسمت فرش و مابقي حصير انداخته بود و خودش روي حصير مي‌نشست و مي‌خوابيد. مي‌گفت مي‌ترسم نشستن و خوابيدن روي اين فرش گرم و نرم ، مرا از ياد محرومين غافل کند و نزد خدا شرمنده شوم.🥀