شهيد مغفوري در دوران نوزادي بيمار شد.دايياش او را به سوي آسمان بلند کرد و گفت: يا ابا الفضل(ع) دخليم من اين بچه را از تو ميخواهم. از آن شب حالش به طور محسوسي بهبود يافت، مرحومه حاجيه بيبي مادر آن شهيد پس از اين موضوع خواب ميبيند که به او ميگويند " مهدي تا 29 سالگي زنده است". وي به بيان خاطرهاي از زبان پدر شهيد پرداخت وگفت: پدرش مرحوم شيخ احمد بيدار بود و ديد که مهدي از اتاق بيرون رفت. انعکاس ماه در آب نگاهش را به آسمان معطوف کرد.دستان نحيفش همين که در آب حوض رفت ماه از صلابت و زيبايي وضوي سحرگاهياش در هم شکست و آن نيمههاي شب قدمهاي سترگ نوجواني مؤمن و متين در کوچههاي کاهگلي باغ سرآسياب که هنوز به سن تکليف نرسيده بود به سوي مسجد و معراج تهجد ( نماز شب) گام برمي داشت. به گزارش ايسنا وي افزود: نام شهيد مغفوري در دو ليست ساواک ثبت شده بود.يکي فهرست خائنين به شاه در پادگان گارد جاويدان وديگري در فهرست 15 نفره انقلابيون کرمان. او فوق ديپلم برق داشت که وارد سپاه شد و بدون اطلاع والدين به کردستان رفت و مسؤوليتهاي روابط عمومي سپاه کرمان،تبليغات سپاه زرند، فرماندهي سپاه سيرجان و بسيج استان کرمان در کارنامه موفقيتهايش ثبت شده است. گامهاي بلندش در سير و سلوک و عرفان از او مجسمه تقوا ساخته بود و حقيقتاً شده بود اسوه پاسداران و بسيجيان و باور داشت که هميشه، همه جا و همه کار فقط براي خدا وگفته بود " پايگاه هاي مقاومت سفارت خانههاي آقا امام زمان هستند" و هنگام اذان در جلسه مهم استانداري صندلي را کنار ميزد و رو به قبله قد قامت ميکرد" اللهاکبر". شهيد مغفوري در عمليات والفجر 8 شيميايي شد، ديگر زمين و زمان گنجايش ظرفيتش را نداشت او که در بهار 1335 جهان را به قدومش مزين کرده بود بالاخره به فراق يار ديرينش محب امام زمان(عج) سردار شهيد حاج اکبر بختياري در زمستان 1365 ( 5 دي ماه ، عمليات کربلاي 4) يعني 29 سالگي سبک بال،سبز پوش،سپيد روي و سرخ فام به عرش قرب الهي پر گشود. هنوز لحد را نبسته بودند که " انا اعطيناک الکوثر" را به آرزوي حوض کوثر زمزمه کردو در بزم وصول، " عند ربهم يرزقون" و نداي" ارجعي الي ربک" را لبيک گفت. سردار شهيد حاج عبدالمهدي مغفوري فرسنگي همچنان الگو و اسوه تقوا است و ما بايد بيانديشيم 20 سال براي شناخت، راه،هدف و آرمان مغفوريها چه کرديم؟
#کانالوقفنوکریمادرساداتهست
#یازهراسلاماللهعلیها