باز هم ناله و فریاد دلم میخواهد هشتمین نورِ خداداد دلم میخواهد دست بر سینه،سلامی و سپس اذن دخول گوشه ی صحن گوهرشاد دلم میخواهد به امیدی که رضا ضامنِ من هم بشود شده ام آهو و صیاد دلم میخواهد همه با دستِ پُر از سمت حرم می‌آیند از همان که به همه داد،دلم میخواهد از همان جنسِ نگاهی که در آن سلمانی به سیه کاسه ای افتاد،دلم میخواهد هرکجا رفته ام این درد مداوا نشده چِقَدَر پنجره فولاد دلم میخواهد یا مُعینَ‌الضُعَفا،جانِ جوادت مددی که ز دستانِ تو امداد دلم میخواهد : خوش‌آن‌دمی که‌بخوانم‌تو‌را‌به‌نام‌رضا دوبــــاره‌بر‌تو‌ڪنم‌با‌دلم‌ســـلام‌رضــا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،