شکر خدا دعای سحرها گرفته است دست مـرا عنایت آقـا گرفته است شکر خدا، که چشم همیشه حسینی ام اشکـی برای روز مبادا گرفته است بال فرشته است برای تبرکش اطراف چشمهای ترم را گرفته است اینجا حسینیه است، ملائک نشسته اند جبریل هم برای خودش جا گرفته است این دستمال گریه ی مـاه محـرمـم امروز بوی چادر زهـرا گرفته است حالا نفس نفس زدنِ سینه های ما عیسی شده است و طبع مسیحا گرفته است دیروز بین خونِ خودش ریشه کرده بود حالا درخت سیب شده پا گرفته است : آن ساعتی خوش است که من گریه می کنم آن گـریه را به محضـرتان هـدیه می کنم هر کس به تکیه گاه و پناهی دلش خوش است من نوکــرم به صاحب خود تکیه می کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام