(3) 💟بله‌برون سلام من می‌خوام خاطره جلسه رو بگم. خانم من دخترخالمه. جلسه بله‌برون شب بود. انگار خانواده خانم ما خیلی اون شب سرشون شلوغ بود. هم کار خونه داشتن، هم خرید لباس و وکلی کار دیگه. از طرفی میخواستن به ظاهرشون هم برسن. یه کم و از این چیزا... خلاصه ما تا رفتیم تو خونه‌شون یهو احساس کردیم که چقدر این‌ها نورانی شدن.! حتی برادرخانمم که حدود 5 ساله بود، اینقدر کرم زده بود که از صورتش می‌چکید!😳😂 فکر کنم تو اون جمع فقط پدرخانمم نزده بود که اونم فکر کنم چون کرم تموم شده بود!😂😂 حالا که 10 ساله از ازدواجمون میگذره، هر وقت یاد این میفتیم، کلی میخندیم☺️ https://eitaa.com/shakhehnabat/766 🌺 @shakhehnabat