دین من انسانیت شبهه دین من انسانیت ولی تو یه دیندار احمقی وقتی در روستایی که مدرسه بهداشت و حمام ندارد و تو به آنجا بروی و مسجد بسازی تو یک دیندار احمقی! وقتی مردمی گرسنه و بیکار باشند و تو آنها را در شب و روز نصیحت به تقوا و پرهیزکاری می کنی تو یک دیندار احمقی! وقتی عده‌ای از دختران و زنان جامعه ما که دختر خواهر و مادر ما هستند ] به سبب فقر اقتصادی یا فرهنگی تن فروشی می کنند و تو اصلا رگ گردنت کلفت نمی شود ولی اگر روسری همین افراد روی سرشان نباشد تو رگ گردن کلفت می کنی و عربده می کشی تو یک دیندار احمقی! اگر مدارس ما مثلا در سیستان_و_بلوچستان هنوز سرویس بهداشتی تمیز ندارد وسیله گرمایی ندارد کلاس درس درست و حسابی ندارد و...ولی تو فقط به فکر فرستادن یک روحانی برای نماز جماعت یا تبلیغ دینی به آنجا هستی تو یک دیندار احمقی! پاسخ این شبهه نیز از ترفند قدیمی دین ستیزان استفاده کرده است؛ یعنی ایجاد تقابل بین ارزش های اخلاقی. توضیح اینکه بارها گفته ایم که ایجاد تقابل بین کمک به فقرا مثلاً و انجام عبادات و مناسک یک مغالطه نخ نما شده ای است که مخالفان به دلیل ضعف استدلال، دست از سر آن بر نمی دارند. مگر کسی گفته است به فقرا رسیدگی نشود مگر کسی گفته برای محرومین حمام و مدرسه ساخته نشود اتفاقا اعتدال و تعقل حکم می کند که این ارزش ها باید در کنار یکدیگر محقق شوند. لذا قرآن کریم در صدها آیه قرآن، اقامه نماز و پرداخت زکات را در کنار یکدیگر قرار داده و اساساً کسانی می توانند دلبستگی خود به مال را از بین ببرند که با ارتباط مستمر با خالق هستی به خودسازی پرداخته باشند. از این رو از نظر قرآن کریم این نمازگزاران هستند که قسمتی از مال خود را به محرومان اختصاص می دهند: (همانا انسان حريص آفريده شده است؛ چون آسيبى به او رسد، بیتاب است، و هنگامى كه مال و رفاهى] به او رسد، بسيار بخيل و بازدارنده است، مگر نماز گزاران، آنان كه همواره بر نمازشان مداوم و پايدارند، و آنان كه در اموالشان حقّى معلوم است، براى تهيدست و محروم/ معارج 20 تا 26) بنابراین اتفاقا کیاست و تدبیر اقتضاء می کند که یکی از بهترین راه های مبارزه با فقر و محرومیت ترویج عبادت و بندگی و گسترش پایگاه های خداپرستی و تزکیه نفس است. در عمل هم مشاهده می شود که اغلب دانشجویانی که در طرحهای جهادی اعزام به مناطق محروم شرکت می کنند دانشجویانی هستند که تدین و تعبد آنها به مسائل عبادی بیشتر است. دانشجویانی که نمونه همه آشنای آن شخصی مانند شهید حججی است. بی انصافی دیگر نویسنده این است که باتکرار عبارت به شکل های گوناگون در صدد القاء این نکته است که مذهبی ها در برابر مشکلات، دزدی ها و اختلاس ها واکنشی نشان نمی دهند. در حالی که به طور نمونه اگر تنها خطبه های نماز جمعه به عنوان اصیل ترین پایگاه مذهبی ها مورد تحلیل آماری قرار گیرد معلوم می شود که درصد و حجم مطالب اختصاص داده شده به این گونه مشکلات چندین برابر پرداختن به مسائلی همچون بی حجابی است. در پایان تاکید می شود، 1-طبق آموزه های روایی (مانند روایت مشهور کاد الفقر ان یکون کفرا)، پرداختن به معیشت و مسائل اقتصادی چه بسا نسبت به مسائل فرهنگی اولویت هم داشته باشد چنانچه نام گذاری سالهای اخیر توسط رهبر انقلاب هم نشان دهنده تمرکز وجهه همت نظام به همین سمت است، اما این رویکرد هیچگاه به معنای نفی توجه به نیازهای معنوی، روحی و کمالی انسان نیست. 2- همچنین ادعا نمی شود دین داری همه مومنان بدور از هرگونه افراط و تفریط بوده و همه آنها وظایف خود را از سر تشخیص وظیفه درست انجام می دهند اما مقصود شبهه افکنانی که این گونه متن ها را منتشر می کنند، نفی دین و آموزه های دینی است و استهزاء آن است. ═══✼🍃🌹🍃✼═══