قسمت پنجم_شرح مراتب طهارت نفس 💠بسم الله الرحمن الرحیم💠 💠اعتدال و ميانه روي در امور عملي: حضرت آقا در ادامه بحث طهارت ظاهر فرموده‌اند: «طهارت اعضاء از اطلاق و رها کردن آنها در تصرفات خارج از دائرة اعتدال که به حسب شرع و عقل معلوم است». 🔹آن سير عملي که در امور انساني به عنوان معيار شناسانده شده، حد وسط در امور است که از آن تعبير به اعتدال و ميانه روي نيز مي‌کنند. 🔹اگر يک کارگر اصلاً کار نکند تفريط کرده است و همچنين اگر آنچنان کار کند که به اعضا و جوارح بدنش فشار وارد شود افراط کرده است که هر دو صورت بي طهارتي است. معناي طهارتِ در کار آن است که انسان اوّلاً به طور کلي بي کار و بي شغل نباشد و ثانياً بيش از حد کار نکند و بر خودش فشار وارد نياورد. 🔹اعتدال در امر کسب مال و منال براي آسايش اهل و عيال آن است که طبق فرمايش معصوم انسان روزش را به سه قسم تقسيم کرده و يک قسم آن را به کسب روزي مادي و مابقي را به اموري چون رسيدگي به همسر و فرزندان، تحقيق و تفحص علمي، تفکر در نظام احسن عالم، اظهار عبوديّت در پيشگاه حقيقت نظام هستي و استراحت اختصاص دهد و مراد از طهارت نيز رعايت همين حد اعتدال مذکور است. 💠تطهير لسان: 🔹حضرت آقا در ادامة بحث طهارت عبارتي را در خصوص لسان آورده اند و آن اينکه: «و به خصوص لسان رادو طهارت است. يک صمت از مالا يعني و ديگر مراعات عدل در آنچه که از آن تعبير مي کند که نه به نقص بيان دربارة آن جائز باشد، و نه وصفش بدانچه که موصوف بدان نيست». «صمت از مالا يعني» يعني سکوت از آنچه نبايد بگويد. دهاني که باز است و هر چه مي خواهد مي گويد به همراه نفسي که اين دهان و زبان آلت اوست فاقد طهارت اند. مرحوم نراقي در معراج السعاده مي فرمايد: «حتي زن و شوهر نيز حق ندارند در خلوت، حرفهاي زشت و رکيک به همديگر بزنند.» زيرا حيف است از حقيقتي که بايد از آن نور خارج شود. 🔹نفس معيار خوبي براي انسان است. ما بايد محسوسات حواس پنجگانه مان را به واسطة بالا رفتن يا پائين آمدن نفس بسنجيم. اگر نفس به واسطة شنيدن کلامي بالا رفت، آن را بيشتر بشنويم. اگر پائين آمد از آن دوري کنيم. 🔹مرحوم نراقي (ره) در معراج السعاده روايتي را نقل فرموده اند که اين روايت بيانگر شرح تکويني ارتباط بين زبان و اعضا و جوارح انسان است. در اين روايت آمده است: اعضا و جوارح هر شخصي روزانه يک گفتگوي تکويني با زبان دارند که اگر قوي شويم مي توانيم اين گفتگو را بشنويم. 🔹هر روز صبح زبان به اعضاء و جوارح انسان مي گويد، کيف اصبحتم! يعني چگونه داخل صبح شديد و حالتان چطور است؟! 🔹اعضاء و جوارح در جواب مي گويند: اگر تو ما را به حال خود بگذاري امر ما به خير و خوبي است، به تعبير ديگر اعضا و جوارح در جواب زبان مي گويند: اي زبان! ما تو را در بهترين جاي بدنمان قرار داديم و همة ما به همراه فک بالا و فک پائين جمع شده ايم تا دژ محکمي برايت فراهم آوريم تا تو در آن راحت باشي و در اين دژ هيچ ضربه اي به تو اصابت نکند که اگر ضربه اي وارد آمد يا دندان بشکند و يا چانه از بين برود. خواهشي که از تو داريم اين است که در عوض اين همه خدماتي که در حقت کرده ايم تو مردانگي داشته باش و سکوت کن و حرف نزن که اگر تو ساکت باشي ما هيچ مشکلي نخواهيم داشت. 🔹حديثي از امير المؤمنين «عَلَيهِ السَلام» در «درر الکلم» نقل شده است که امام فرمودند: «الجاهل عقله و راء لسانه و العاقل لسانه وراء عقله» يعني زبان جاهل جلوي عقلش و زبان عاقل پشت عقلش قرار دارد. و نيز امام علي «عَلَيهِ السَلام» فرمايد: «لسان العاقل و راء قلبه و قلب الاحمق و راء لسانه»؛ يعني دانا تا اول به مشورت نکندو در آن سخن تأمل ننمايد به زبان نياورد و دل نادان در پس زبان اوست. 🔹زبان شخص جاهل امام و عقلش مأموم اوست برخلاف عاقل که زبانش مأموم و عقلش امام اوست. دليل فرمودة امام اين است که عاقل وقتي بخواهد حرفي بزند ابتدا فکر مي کند که آيا اين حرف را بگويم يا نه؟! @samade_1001