ایندگى با دیدن وضع یاد شده وارد شور شدند و به اتفاق آراء تصویب کردند که هرگز وارد مباهله نشوند و حاضر شدند هر سال مبلغى به عنوان«جزیه»* بپردازند؛ پیامبر(ص) رضایت خود را اعلام کرد و قرار شد مسیحیان هر سال در مقابل پرداخت مبلغ جزئى، از مزایاى حکومت اسلامى برخوردار شوند. سپس پیامبر(ص) فرمود:«عذاب، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان مردم نجران گسترده بود و اگر از راه ملاعنه و مباهله وارد مى‌شدند، صورت انسانى خود را از دست داده و از آتشى که در بیابان بر افروخته مى‌شد، مى‌سوختند و دامنه عذاب به سرزمین «نجران» کشیده مى‌شد.» هیئت نمایندگى نجران از پیامبر(ص) درخواست کرد که مقدار مالیات سالانه آنان در نامه نوشته و درآن نامه امنیت منطقه نجران از جانب پیامبر (ص) تضمین شود و حضرت علی(ع) به فرمان پیامبر(ص) پیمان صلح را با آنان نوشت که در تاریخ ثبت است. مباهله از جمله حوادثی است که دارای سند قرآنی بوده و هیچ‌یک از مذاهب اسلامی آن را انکار نکرده‌اند و از این جهت، از وقایع مسلّم تاریخی به شمار می‌رود؛ در این بخش به تعدادی از منابع و شخصیت‌های اسلامی که این واقعه را نقل نموده‌اند، می‌پردازیم: از عایشه نقل شده است روز مباهله، پیامبر اسلام(ص) چهار تن از همراهان خود را زیر عباى مشکى‌رنگى وارد کرد و این قسمت از آیه ۲۳ سوره احزاب را تلاوت نمود: "إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً" «همانا خداوند اراده کرده است که پلیدى(گناه) را از شما اهل بیت(پیامبر) دور کند و کاملاً شما را پاک سازد. فخرالدین رازی صاحب تفسیر مفاتیح‌الغیب، هنگامی که به آیه مباهله می‌رسد حقیقت را چنین اظهار می‌دارد: رسول(ص) زمانی که به محل مباهله می‌آمد، عبائی بافته شده از موی سیاه در بر کرده و حسین(ع) را بغل کرده و دست‌ حسن(ع) را گرفته و فاطمه و علی(علیهم‌السلام) نیز از پشت‌ سر آن حضرت می‌آمدند؛ در همان حال پیامبر(ص) به آن‌ها سفارش کرد:«هنگامی که دست‌ به نفرین بلند کردم شما آمین بگوئید» سپس پیامبر در همان نقطه مباهله، حسن و حسین و علی و فاطمه(علیهم‌السلام )را در زیر عبای خود گردآورده و آیه تطهیر را قرائت کرد و به این ترتیب اهل بیت ‌خود را نیز معرفی نموده و عظمت و منزلت آنان را شناساند. فخر رازی بعد از نقل این روایت می‌گوید: به اتفاق اهل حدیث و تفسیر، این روایت صحیح است و هیچگونه تردیدی در صدور آن وجود ندارد؛ همچنین این آیه دلالت می‌کند که حسن و حسین(علیهم‌السلام) پسران رسول خدا(ص) هستند؛ (تفسیر فخر رازی، ذیل آیه ۶۱ آل عمران) کتاب «تفسیر حسینی» از متون آموزشی است که از قدیم درحوزه‌های علمیه کشور چین به عنوان متن درسی تفسیر قرآن کریم تدریس می‌شود؛ تفسیر حسینی نزد تمام روحانیون، اساتید و مسلمانان چین شناخته شده و از اعتبار بسیار زیادی برخوردار است؛ نام دیگر این کتاب «المواهب‌العلیة فی تفسیر کتاب خالق‌البریه» بوده است؛ تفسیر «المواهب‌العلیة» معروف به «تفسیر حسینى» درسال ۸۹۹ هـ.ق به زبان فارسی نگاشته شده است؛ نویسنده آن حسین بن علی بیهقی سبزواری، مشهور به ملاحسین واعظ کاشفی(تولد ۱۴۹۴ میلادی) اهل سبزوار و یکی از مشهورترین دانشمندان قرن نهم هجری است. دهخدا می‌نویسد:«حسین بن علی بیهقی، از فحول علمای ایرانی، جامع علوم دینیه و عارف معارف الهیه و کاشف اسرار عرفانیه است.» « وقتی این آیه نازل شد، حضرت رسالت پناه، وفد نجران را طلبیده، گفت هرچند ما، در حجت می‌افزائیم شما در عناد و منازعت می‌افزائید اکنون بیایید تا به مباهلت مشغول شویم تا صادق از کاذب و محق از مبطل ممتاز گردد و نصاری بدان صورت راضی شده زمان و مکان مقرّر ساختند و در روز دیگر، حضرت رسالت پناه حسین را برداشته و دست حسن را گرفت و فاطمه زهرا(رضی‌الله عنه) از عقب و علی مرتضی(کرم‌الله وجهه) همراه بعد از آن روان شدند و خواجه عالم به ایشان فرمود که من چون دعا کنم شما آمین گوئید. از آن جانب ترسایان بعد از تامّلات فراوان از مباهله پشیمان شده، صلاح کار خود در صلح دیدند و با این همه در برابر پیغمبر(علیه‌السلام) صف برکشیدند چون مهتر ایشان حضرت سید عالم را با اهل بیت بدید فریاد بر کشید و گفت:« ای یاران از مباهله با این بزرگواران بپرهیزید، به خدا که من روی‌های ایشان می‌بینم که اگر از خدا درخواهند، کوه‌ها از موضع آن زائل گردانند و یقین می‌دانم که اگر با ایشان مباهله کنید، یک ترسا بروی زمین زنده نماند.» kalhor, [١٤.٠٨.٢٠ ٠٦:٠١] [Forwarded from kalhor] پس صلح کردند بر آنکه هر سال دو هزار حله به دو نوبت بدهند و سی زره، تسلیم مسلمانان نمایند؛ پس بر این منوال صلح‌نامه نوشتند و به منازل خود بازگشتند و حضرت پیغمبر فرمود: که اگر وفد نجران با من مباهله کردندی خدایتعالی ایشان را مسخ گردانیده ، آتش بر ایشان فرو ریختی و جمله نجران تا عصافیر در سقف‌های منازل ایشان هلاک شدندی. «سرگذشت مباهله و مفاد