پاسخ درباره صورت نوعیه و جسمیه دوستی سئوالی درباره صورت نوعیه و جسمیه کرد حقیر پاسخی موجز ارائه کردم شاید به درد دوستان دیگر نیز بخورد که بدین شرح است: صورت جسمیه همین قیافه ای که همه ما ها داریم است یعنی همین هیکل و اندامی که به این صورت خاص داریم صورت نوعیه همان صورت مخصوص نوع انسان است که کلی تر و اعم از صورت جسمیه است یعنی ما چون نوعا انسان هستیم بنابراین صورت جسمیه خاص نوع انسان داریم بعبارتی جسم ما به تبع صورت نوعیه صورت انسان است و وجود ابتدا به صورت نوعیه افاضه می شود بعد به صورت جسمیه این جسم محل بروز اثار و حرکات و واکنشهای صورت است مثلا اگر صورت صورت اسب است جسم اسب محل بروز اثار اسب است اگر انسان باشد محل بروز اثار انسان چون صورت نوعیه متفاوت است بین اسب و انسان بنابراین اثار انسان و اسب با یکدیگر متفاوت است حال اگر منش انسانی شبیه به منش اسب باشد صورت باطنی اون انسان همان ا سب است ولو صورت نوعیه او در عالم عنصری صورت انسانی باشد ملاک در عالم باطن وملکوت صورت باطنی است نه ظاهری چون در عالم اخرت باطن است که ظاهرست نه اینکه ظاهری جدا از باطن ظهور داشته باشد یعنی هر صفتی ملکوتی دارد هر عملی صورتی دارد مناسب حالش اگر صورت باطنی مناسب با فطرت انسانی باشد صورت او انسان خواهد بود اگر صورت باطنی یک عمل با فطرت انسانی سازگار نباشد صورت فاعل ان غیر انسان خواهد بود ماده و صورت دوچیزند که جسم با انها تشکیل می شود ماده عنصری و فانی است اما صورت غیر مادی و باقی است یعنی با این جسم هرکاری بکنیم نیت ما در ان عمل صورت ان عمل حساب می شود بنابراین هر انسانی به صورت نیتش محشور می شود اگر نیت دنیایی باشد عمل در دنیا باقی خواهد ماند و حسرت در اخرت ظهور می کند صورت یا مادی است یا مجرد صورت مادی همین ترکیب جسم ماست وقتی ازدنیا رفتیم صورت از بین می رود اما صورتی که باقی است صورت باطنی شخص است که مجرد است وصورت اعمال اوست