"دردِ انسان مُتعالی، تنهایی و عشق است. ِو میبینیم در علی به همان میزانی که می شناسیم، همان علی که دائماً مینالد و دائماً فریاد می زند و سکوتش دردآور است، سخنش دردآور است و همان علی که عمری شمشیر زده، جنگها کرده، فداکاریها نموده و جامعهای را با قدرت و جهادش، پِی ریخته و به وجود آورده است، در هنگامی که این نهضت پیروز شده، او در میان جمع یارانش تنها است، و بعد میبینیم که نیمه شب های خاموش، مدینه را ترک می کند و سر در حلقوم چاه می نالد.
آن همه یاران، آن همه همرزمان، آن همه نشست و برخاست با اصحاب پیغمبر، هیچ کدام ـ برای علی تفاهمی به وجود نیاورده است! در سطح ِهیچ کدام از آنها نیست؛ می خواهد دردش را بگوید، حرفایش را بزند؛ گوشی نیست، دلی نیست، تَجانسی نیست.
در یَثرب، یعنی شهری و جامعهای که به شمشیرِ او و سخن او پِی ریخته شده، هیچ آشنا نمیبیند و نیمه شب به نخلستان پیرامون شهر می رود و در دل تاریک و هراسناک شب به اطرافش نگاه می کند که کسی متوجه او نشود!
رنج بزرگ یک انسان این است که عظمت او و شخصیت او در قالب فکرهای کوتاه و در برابرِ نگاههای پَست و پلید و احساس او در روحهای بسیار آلوده و اندک و تَنگ قرار گیرد. چنین روحی در چنان حالی، همیشه هراسناک است که این نگاهها، این فهمها و این روحها او را نبینند، نفهمند و نشناسند.
به قول یکی از نویسندگان فرانسه: «روزها شیر نمینالد»! در برابر نگاه روباهان، در برابر نگاه گرگ ها و در برابر نگاه جانوران، شیر نمینالد؛ سکوت و وقار و عظمت خویش را بر سر شکنجهآمیزترین دردها حفظ می کند. اما، تنها در شب ها است که شیر میگرید و علی یک انسان مطلق است. و علی در مدینه تنها است. از این دردناک تر اینکه، علی در میان پیروان عاشقش نیز تنها است! در میان امتش، که همه عشق و احساس و همه فرهنگ و تاریخش را به علی سپرده است، تنها است. او را همچون یک قهرمان بزرگ، یک مَعبود و یک ِاله میپرستند، اما نمیشناسندش و نمی دانند که کیست، دردش چیست، حرفش چیست، رنجش چیست و سکوتش چراست؟
دردِ علی دو گونه است: یک درد، دردی است که از زخم شمشیرِ ابن مُلْجم در فَرق سرش احساس میکند، و دردِ دیگر دردی است که او را تنها در نیمه شبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده... و به ناله درآورده است. ما تنها بر دردی می گرییم که از شمشیرِ ابن مُلْجم در فرقش احساس می کند. اما، این دردِ علی نیست؛ دردی که چنان روح بزرگی را به ناله آورده است، "تنهایی" است، که ما آن را نمی شناسیم! باید این درد را بشناسیم، نه آن درد را »
#صوت_دکتر_علی_شریعتی
#علی_تنهاست
#غدیر