بعد مدتها، در مسجد جامع ، سر نماز ظهر او را دیدم . بهم گفت می دونی جانمازم از کجا اومده ؟!
گفتم : از کجا ؟!
گفت : از طرف سردار سلیمانی !!
با تعجب گفتم : شما کجا ، سردار کجا ؟
گفت : وقتی حمید برای دفاع از حرم سوریه بودش، به سردار گفته بود پدرم مریض است.
سردار هم وقتی به تهران آمده بود، به عیادت حاجی اومدش با این جانماز !!
من قبلا هم شنیده بودم سردار اهل تفقد است و از همه حال و احوال می پرسد !
یکی از عادات رسول اکرم ص ، هم تفقد بود !
چقدر به هم شبیه اند امام و مأموم!!