آيا اطلاق « ثارالله » به امام حسين علیه السلام، ريشه قرآنى و روايى دارد؟ 🔹اگر چه اين واژه در قرآن نيامده است؛ ليكن مى توان آن را با آيات قرآنى اين گونه توجيه نمود. خداوند مى فرمايد: «مَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطَنًا؛ آن كس كه مظلوم كشته شده، براى ولى اش سلطه (و حق قصاص) قرار داديم.» هر كسى (صرف نظر از مسلك و مذهبش)، اگر مظلومانه كشته شود، اولياى دم او، حق خون خواهى دارند و از آنجا كه اهل بيت علیهم السلام - به ويژه امام حسين علیه السلام - مظلومانه و در راه ايمان و حق و خداوند كشته شده اند و جان به جان آفرين تسليم كرده اند، در واقع «ولىّ دم» و خونخواه آنان، خود خداوند است. بنابراين «ثارالله» به اين معنا است كه خون بهاى امام حسين علیه السلام، متعلق به خدا است و او كسى است كه خون بهاى امام حسين علیه السلام را خواهد گرفت. اين واژه حاكى از شدت همبستگى و پيوند سيدالشهدا علیه السلام با خداوند است كه شهادتش همچون ريخته شدن خونى از قبيله خدا مى ماند كه جز با انتقام گيرى و خون خواهى خدا، تقاص نخواهد شد. 🔹 اگر «ثار» به معناى خون باشد، قطعا مراد از «ثارالله» معناى حقيقى نيست؛ بلكه يك نوع تشبيه، كنايه و مجاز است. چون مسلّم است كه خدا موجودى مادى نيست تا داراى جسم و خون باشد؛ پس اين تعبير از باب تشبيه معقول به محسوس است؛ يعنى، همان گونه كه نقش خون در بدن آدمى نقش حياتى است، وجود مقدس امام حسين علیه السلام نسبت به دين خدا چنين نقشى دارد و احياى اسلام با نهضت عاشورا بوده است. 🔹 شايد بتوان در اين باره با نگاه عرفانى مستند به روايات نيز به نتيجه اى نورانى دست يافت. از امام على علیه السلام نيز به «اسدالله الغالب» و «يدالله» تعبير شده است و در حديث «قرب نوافل» از پيامبر صلّی الله علیه و آله روايت شده است كه خداوند فرمود: « بنده من به چيزى دوست داشتنى تر از واجبات، نزد من اظهار دوستى نمى كند و همانا او با نوافل نيز به سوى من اظهار دوستى مى كند. آن گاه كه او را دوست بدارم گوش او مى شوم كه با آن مى شنود و ديده او مى شوم كه با آن مى بيند و زبان او مى شوم كه با آن سخن مى گويد و دست او مى شوم كه با آن ضربه مى زند و پاى او مى شوم كه با آن راه مى رود. اگر به درگاه من دعا كند، او را دوست خواهم داشت و اگر از من درخواست كند به او عطا می کنم!» از اين روايت به خوبى آشكار مى شود كه اولياى خداوند، «خليفه» او بر روى زمين و مظهر افعال الهى اند. خداوند جسم نيست، اما آنچه را كه اراده مى كند انجام بدهد، از طريق دست اولياى خود به ظهور مى رساند و كمكى را كه مى خواهد به سوى بنده اى بفرستد، با پاى اولياى خود مى رساند. و خونى را كه مى خواهد از سوى خود براى احياى دين خودش ريخته شود، از طريق شهادت اولياى خودش ظاهر مى سازد. از اين رو همان طور كه دست امام على علیه السلام دست قدرت خدا و «يدالله» است؛ خون امام حسين علیه السلام نيز خون خدا و «ثارالله» است. 🔹 مرحوم ابن قولويه در زيارت هفدهم و بيست و سوم امام حسين علیه السلام اين فقره را نقل مى كند: «همان گونه كه نقش خون در بدن آدمى نقش حياتى است و بود و نبودش، مرگ و زندگى او را رقم مى زند، وجود مقدّس امام على و امام حسين علیه السلام نزد خدا و در دين او چنين نقشى دارند كه اگر آن حضرت نبود، اسلام نبود و اگر حسين علیه السلام نبود، اسلام و تشيّع نبود.