مجله پاسدار اسلام آبان 1388 - شماره 335 مناظرات حضرت جواد الائمه (ع) نویسنده : عسکری اسلامپور کریمی 32 مقدمه آزادی بحث و انتقاد در مسائل مذهبی، یکی از ویژگیهای بارز شریعت حیاتبخش اسلام است. در تاریخ زندگی پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (ع) و حتیّ رهبران تشیّع، موارد فراوانی یافت می شود که مخالفان اسلام با آنان به مناظره، بحث و گفتگو می نشستند و اشکالات خویش را به اصول یا فروع اسلام، با کمال آزادی و صراحت، بیان می کردند و بدون این که مورد کوچکترین اهانتی قرار گیرند، ایرادهای آنان بررسی و پاسخ داده می شد. مطالعه تاریخ صدر اسلام و عصر حضرات ائمه معصوم(ع) گواهی روشن براین مدّعاست. در میان حضرات ائمه معصوم(ع) سه امام در خردسالی به امامت رسیدند: امام جواد(ع) در هفت سالگی، امام هادی(ع) در نه سالگی و حضرت مهدی(عج) در پنج سالگی؛ از این رو، از همان عصر امامت امام رضا(ع) به بعد، این سؤال مطرح شد که: با توجه به مقام بسیار ارجمند امامت، چگونه انسانی در خردسالی به امامت می رسد؟ زیرا دوران شکوفایی رشد و عقل در مردان، به طور معمول از پانزده سالگی شروع و در چهل سالگی به تکامل می رسد. براین اساس در عصر امامت حضرت جواد الائمه (ع) برخی این سؤال را مطرح می کردند: آیا می توان رهبری جامعه را به کودک هفت ساله سپرد؟ آیا یک کودک هفت ساله مدیریت، دور اندیشی و درایت یک مرد کامل را دارد؟ این مسائل در آن عصر، از جنجالی ترین مسائل روز بود. هچنین برخی از مخالفان و معاندان، به ویژه عباسیان و در رأس آنها مأمون عبّاسی تلاشهای زیادی کردند با دستاویز قرار دادن این مسئله از آن در جهت مطامع شوم خود بهره جویند؛ آنان با ترتیب مناظرات مختلف سعی می کردند شخصیّت علمی آن حضرت را خدشه دار سازند. امّا پیروزی امام جواد(ع) در مناظرات با پاسخ های قاطع و روشنگر، هرگونه شک و تردید را در مورد پیشوایی او و نیز اصل امامت از بین برد، و همه نقشه های معاندان و مخالفان و خلیفه مکّار عبّاسی را نقش بر آب نمود. در این نوشتار مختصر برآنیم با ارائه گوشه هایی از برخی از مناظرات آن امام همام، خوشه ای از خرمن علم و فضل و کمال عقل آن وجود گرامی برگیریم، و فراروی اندیشه خویش قرار دهیم. علّت پیدایش مناظرات در عصر امام جواد (ع) خردسالی آن حضرت هنگام عهده داری این منصب الهی (امامت)، پدیده ای بی سابقه بود و پیامدها و واکنش هایی در پی داشت. برخی در جبهه خودی، در میان پیروان اهلبیت، این شبهه را مطرح کردند که آیا ممکن است کسی پیش از بلوغ به مقام امامت برسد؟ در پی بروز این شبهه در محافل علمی و کلامی، جامعه شیعی دچار اضطراب و پراکندگی شد. بنابراین علّت اصلی پیدایش مناظرات در عصر آن امام همام این بود که از یک طرف، امامت حضرت به دلیل کمی سن برای بسیاری از افراد، حتّی شیعیان کاملاً ثابت نشده بود (گرچه بزرگان و دانایان شیعه بر اساس عقیده شیعه هیچ شک و تردیدی در این زمینه نداشتند) ازاین رو، برای اطمینان خاطر و به عنوان آزمایش، سؤالات فراوانی از آن حضرت می کردند. از طرف دیگر، در آن مقطع زمانی، قدرت معتزله افزایش یافته بود و مکتب اعتزال به مرحله رواج و رونق گام نهاده بود و حکومت عبّاسی در آن زمان از آنان حمایت و پشتیبانی می کرد و از سلطه و نفوذ خود و دیگر امکانات مادی و معنوی حکومتی، برای استواری و تثبیت خطّ فکری آنان و ضربه زدن به گروههای دیگر و تضعیف موقعیت و نفوذ آنان و خدشه دار کردن مقام امامت و ولایت، به هر شکلی بهره برداری می کرد. به طوری بسیاری از آن مناظرات با اقدام و نیرنگ مأمون عبّاسی برپا می شد، وی با گردآوری دانشمندان از فرقه های مختلف و ترتیب مجالس بحث و مناظره با امام جواد (ع)، کوشید آن حضرت را از نظر علمی شکست دهد. فرقه افراطی معتزله دستورها و مطالب دینی را به عقل خود عرضه می کردند و آنچه را که عقلشان صریحا تأیید می کرد، می پذیرفتند و بقیه را رد و انکار می کردند و چون نیل به مقام امامت امّت در سنین خردسالی با عقل ظاهر بین آنان قابل توجیه نبود، سؤالات دشوار و پیچیده ای را مطرح می کردند تا به پندار خود، آن حضرت را در میدان رقابت علمی شکست بدهند! ولی در همه این بحثها و مناظرات علمی، حضرت جواد (در پرتو علم امامت) با پاسخهای قاطع و روشنگر، هرگونه شک و تردید را در مورد پیشوایی خود از بین می برد و امامت خود و نیز اصل امامت را تثبیت می نمود. به همین دلیل بعد از آن حضرت در دوران امامت حضرت هادی(ع) این موضوع (تصدی امامت در خردسالی) مشکلی ایجاد نکرد، زیرا دیگر برای همه روشن شده بود که خردسالی تاثیری در برخورداری از این منصب الهی ندارد. مناظرات روشنگر امام خردسال یکی از اصول پذیرفته شده تشیع این است که امام معصوم می تواند با علم الهی پرسشهای مردم را پاسخ دهد. شیعیان با توجه به سن کم امام جواد(ع) با انواع سؤالات و برپایی مجالس مناظره می خواستند علم الهی امام را دریابند. پس از شهادت امام رضا(ع)