توی ماشین داشت اسلحه🙃✨ خالی می‌کرد، باچند تا بسیجی دیگه. از عرق روی لباس‌هایش🦋🌱 می‌شد فهمید، چقدر کار کرده.... کارش که تموم شد از کنارمان داشت می‌رفت. به رفیقم گفت: چطوری مش علی؟ 🫀👀 به علی گفتم: کی بود این؟ گفت: جانشین فرمانده. گفتم:🫧🙃 پس چرا داره بار ماشین رو خالی می‌کنه؟! گفت: یواش یواش 🥹💔اخلاقش میاد دستت....