زن در فلسفه سیاسی فارابی
نویسنده: علیرضا صدرا
دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
چکیده
مسأله [در این گفتار]، نقش فعال مدنی زنان میباشد؛ از جمله در مناصب مدیریتی عالی سیاسی تا مرز ریاست جمهوری.
پیشفرض اینکه: نقش فاعل اجتماعی و سیاسی زن، همچنان پرسشخیز و چالشانگیز است.
پرسش اصلی: شخصیت مدنی زن چیست؟ به تعبیری، خاستگاه، جایگاه و نقش اجتماعی و سیاسی زنان در جامعه سیاسی و در نظام سیاسی و دولت چیست؟
فرضیه: «در فلسفه سیاسی فارابی، زن انسان اجتماعی و سیاسی و دارای قابلیت نقش فعال سیاسی تا مدیریتی بالای سیاسی است». توضیح فرضیه اینکه: چهبسا لطافت طبع زنان سبب بسیاری سوء فهمها و بدتر از آن، سوء استفادههای تاریخی از زنان باشد.
نتیجه: زن ظرفیت ایفای نقش فعال سیاسی نرم (نه قهرآمیز) را بهتناسب لطافت طبع خود داشته است. اما این ضرورت نیازمند زمینهسازی متناسب میباشد.
روش: تحلیل متن و محتوایی آثار و آراء فلسفی سیاسی، بهخصوص دیدگاه فارابی در زمینه زن و در مورد او میباشد.
بر این اساس، در این مقاله «زن در فلسفه سیاسی فارابی» را بررسی مینماییم. [ناگفته نماند که] فارابی (قرن4ه.ق/11م) برترین مفسر و مؤسس حکمت مدنی و فلسفه سیاسی اسلامی است.
منبع: فصلنامه حکمت اسلامی، زمستان ۱۴۰۱، شماره ۳۶
زن در فلسفه سیاسی فارابی
http://fhi.hekmateislami.com/article_168750.html
https://eitaa.com/islamicpp