💠من پشت خطم معمولا از کار و مسئولیت و برنامه‌ها و ماموریت‌هاش حرف نمی‌زد. هر از چندگاهی که توی خونه پیداش می‌شد، بهش می‌گفتم :« داداشم! عزیزم! تو رو خدا نری اون جلو جلوها! وضعیت تو با خیلی‌های دیگه فرق داره! یه پدر و مادر پیر داری که بهت احتیاج دارن!» می‌گفت: «جلو جلوها کجا بود؟ من پشت خطم، جلو نمی‌رم که! کار خاصی هم انجام نمی دم!» "شهید غلامحسین پرچه‌خوارزاده" @shavadon | شوادون‌خاطرات https://eitaa.com/shavadon