در سلام کردن همیشه پیشدستی می‌کرد. حتی در سلام کردن به کودکان. امکان نداشت بتوان او را غافلگیر کرد. با چهره‌ای خندان و پرانرژی؛ به قول خودش تمام ثواب های احوال پرسی را درو می کرد. می‌گفت: « به تک تک سلولهای بدنم دستور داده‌ام که هرگز اجازه ندهند، کوچکترین غرور و نخوتی واردشان شود.» @shavadon https://eitaa.com/joinchat/2732851499Cab6458eedb