هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
😂 سوتی من برمیگرده به ماه اول نامزدیم🤪 نامزد من داداش دوقلو داره، یه شب که خونه مادرشوهرم دعوت بودم، شوهرم رفته بود خرید کنه☺️ یه ربع گذشت و من رفتم توی حیاط قدم بزنم که دیدم عه محسن(شوهرم) داره وضو میگیره کنار حوض رفتم پیشش و یکی زدم پس کلش🙈😬 و گفتم کِی برگشتی عشقم😍 یهو روشو برگردوند، سرخ شده بود😓 گفت زن داداش من مجتبی ام🤭 محسن هنوز نیومده😩 چشمتون روز بد نبینه اون لحظه من.... ادامشو بیا اینجا🤣👇 https://eitaa.com/joinchat/2050621461C0da5acaf3a