این دومطلب یعنی هم طلاب هم مردم بین زندگی خود و سوالات و مشکلاتی که دارند و برنامه ها و خروجی های حوزه تناسبی نمیبینند. بزرگان حوزه باید فکر اساسی کنند، بعد آن همه تاکید رهبری بر اینکه اولویت اول تبلیغ است هیچ حرکت موثری در حوزه انجام نشد و نهایتا یک دیدار و گفتگو با آقای اعرافی و موثرین حوزه تبلیغ انجام شد. وقتی طلبه درسی که میخواند با سوالات روز تناسبی نداشته باشد نهایتا دلسرد میشود و کلاس ها خالی میشوند، این به معنای این نیست که من تایید کنم درس نخوانید، اخیرا درحرم چند طلبه آمدند و سوالاتی داشتند و گفتند تازه فهمیدیم منظور شما چیه. من نظرم این است تا وقتی حوزه در برنامه های خود تجدید نظر نکرده باید محکم این درس ها را خواند و کنارش برای خودت و جامعه هم برنامه داشت، همان کاری که بنده کردم، هم درس های حوزه را تا نهایت خوب خواندیم هم کنارش یه کارهای دیگه کردیم گرچه اگر حوزه درس هایش متناسب بود زحمت ما کمتر میشد. یک قسمت دیگر هم مشکل معیشت و ازدواج طلاب است که همین الان کلی طلبه میشناسم که در مشکل مالی هستند. حتی برخی خانواده های طلاب به طلبه دختر نمیدهند چون هرکسی حاضر نیست مشکلات زندگی طلبگی را تحمل کند، هم فحش بخورد که شیرنفت به خانه شما وصله هم یک حقوق عادی هم نداشته باشد. استاد سطوح عالی و خارجش هم یک فیش حقوقی ۱۰ میلیونی نداشته باشد. وقتی حوزه در عصر جدید با روش های قدیمی حرکت میکند و گوش شنوا ندارد نتیجه همین خواهد بود که میبینیم،نهایتا میگوند اینا رو نگو‌. خلاصه ما بگیم نگیم این مشکلات است و با نگفتن اگر چیزی حل میشد باید تا الان که بنا بر نگفتن بود مشکلات حل شده بود...