‍ ✳️ برای امام تنگ شده بود 💢 [بعد از ماجرای ترور] دلم براى امام تنگ شده‌ بود... آمديم [جماران] و امام را زيارت كرديم. اوّلين روزى بود كه من عصا دستم گرفتم. من همين‌طور، متحيّر ايستاده بودم كه يك وقت امام وارد شدند و با خنده جلو آمدند. ⭕️ گفتند: "اتّفاقاً من الان به فكر تو بودم. با خودم گفتم همه اين‌جا جمع شده‌اند؛ جاى فلانى خالى است." خيلى خوشحال شدم و دستشان را بوسيدم. بعد اصرار كردند: "اين‌جا، روى اين صندلى بنشين." من، نمى‌نشستم. به‌نظرم آن‌قدر اصرار كردند تا من نشستم. 🔴شناخت رهبری👇 @shenakhte_rahbari