ای ابر مرد عرصه تاریخ عاجز از وصف توست این کلمات دو سه خطی تحملش کن این شاعری را که شعر گفته برات تو امیر کلامی و باید پیش تو دست از کلام کشید باید از مهد تا لحد از تو خطبه های بدون نقطه شنید مات و مبهوت شعر من می‌رفت من ولی ناگزیر عقب ماندم کمی از این تحیرم کم شد تا که نهج البلاغه را خواندم واژه عدل جان تازه گرفت دید دست عقیل می سوزد شده خاموش شمع بیت المال تا عدالت به ما بیاموزد راه و رسم تکامل مارا گفته بودی به روی هر منبر شد چراغ هدایت شیعه نامه هایت به مالک اشتر @sher_alavi | شعر علوی