چرا آن‌را که‌می‌خواهی دلش پیشِ کسی‌گیر است؟ چرا‌هرکس‌که‌عاشق‌بوده‌از‌جانِ‌خودش‌‌سیر است...؟ تو او را،من تو را،او دیگری را،دیگری من را همه سر درگمیم‌و علتش بازیِ تقدیر است... رسیدن جزخیالِ خام‌و رویای محالی نیست همیشه هرکجای قصه‌هم باشی کمی دیر است... کسی شورِ جنون‌و حسِ دل‌دادن ندارد،چون به لطفِ آدم قبلی،به بندِ درد زنجیر است... شروع یک‌نفر بودن،شده رویای دور از ذهن همه قبل از تو عاشق بوده‌اند و قلبشان پیر است... دلیل باتو بودن،دیگری را بردن‌از یاد است تنش پیشِ‌تو است اما دلش جایی زمین‌گیر است... پر از زخم جدایی،قلب‌های نصف‌و نیمه به‌هرکس می‌رسی احساسِ‌او در دستِ تعمیر است... در این‌گونه لجن‌زاری همان‌بهتر که تنها ماند خوشا قلبی‌ که‌با تنهایی‌اش هر روز درگیر است"... ✅ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈