💠 کوفه، ای دیار علی 🔹سروده‌های هر شاعر یا نوحه‌سرایی بر اساس ذهنیت‌هایی است که برای او شکل گرفته است. این ذهنیت‌ها هم در باب چه گفتن (جهان‌بینی و اندیشه) و هم در باب چگونه گفتن (نحوه بیان) مؤثر است. در باب چگونه گفتن، با توجه به ذهنیتی که از شعر ایده‌آل برای شاعر ایجاد می‌شود، تلاش می‌کند در سروده‌هایش به شعر محبوب و مطلوب خود نزدیک شود. در باب چه گفتن نیز، ردپای هر موضوعی را که در شعر دنبال کنیم به نقاط اشتراک بسیاری در بین سروده‌های شاعران می‌رسیم و این امر نتیجه تاثیرپذیری شاعران از یکدیگر است. در عالَم نوحه‌سرایی و ستایشگری نیز چنین است. بسیاری از موضوعات را که بررسی می‌کنیم، به ذهنیت‌ها و مضامین مشترک بسیاری می‌رسیم. این اشتراک به نوعی منجر به شکل‌گیری ذهنیت مخاطبان این عرصه نیز می‌شود و در واقع در فضای ادبیات ولایی ما بسیاری از مضامین و ذهنیت‌های مشترک وجود دارد که بعضی از آن‌ها به درستی شکل گرفته است اما بعضی از آن‌ها به بررسی بیشتر و بازنگری نیاز دارند. در این بین بعضی از افراد در اصلاح ذهنیت جامعه تأثیرگذار بوده و هستند و با تکیه بر مطالعات دقیق و تأمل در سیره اهل‌بیت توانسته‌اند بعضی از ذهنیت‌ها را تغییر دهند. 🔸به عنوان نمونه ذهنیت اکثر ما نسبت به «کوفه»، ذهنیتی است که از ایام نزدیک به واقعه عاشورا و پس از آن شکل گرفته است. بر اساس این ذهنیت، کوفه شهری بدعهد و بی‌وفاست و از آن به نیکی یاد نمی‌شود. این ذهنیت بر اساس تحولاتی شکل گرفته که در آن ایام در کوفه رخ داد و عموم کوفیان در آن امتحان سخت سرافراز نبودند؛ اما این دیدگاه، دیدگاهی مقطعی نسبت به شهر کوفه است. درباره کوفه اگر دقیق‌تر مطالعه کنیم، می‌بینیم که بی‌دلیل امیرالمؤمنین(ع) این شهر را مرکز حکومت خود قرار ندادند. حضرت درباره کوفه می‌فرمایند: «هَذِهِ مَدِينَتُنَا وَ مَحَلُّنَا وَ مَقَرُّ شِيعَتِنَا». این شهر به عنوان مرکز شیعیان مورد توجه سایر ائمه نیز بوده است. از شهرهای دیگری نیز به سوی امام حسین(ع) نامه دعوت فرستاده شد، اما حضرت، کوفه را انتخاب کردند. در بین شهیدان عاشورا چهره‌های شاخصی از بزرگان کوفه نظیر هانی بن عروه، حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه وجود دارند. امام صادق(ع) با این‌که در مدینه زندگی می‌کردند، در طول عمر مبارک خود به شهر کوفه به عنوان مرکز شیعیان سفر داشته‌اند و از همه مهم‌تر این‌که طبق روایات، این شهر مرکز حکومت حضرت صاحب‌العصر(عج) نیز قرار می‌گیرد. با این توصیف، ذهنیت ما نسبت به کوفه، چندان منصفانه نیست و نیاز به بازنگری دارد. در نوحه پیش‌رو نسبت به اصلاح این ذهنیت تلاش قابل تقدیری صورت گرفته است. از یک سو تلاش شده، سبقه درخشان کوفه بیان شود و از سوی دیگر لغزش‌های این شهر مورد تأمل قرار گرفته است. و از همه مهم‌تر کوفه را به عنوان یک شهر نمادین مورد خطاب قرار داده است و دارد به همه شیعیان هشدار می‌دهد که مبادا با این سوابق درخشان در جهاد و شهادت، مثل کوفه دچار لغزش و خطا شوید. 🔹شاید برای عده‌ای این سؤال مطرح شود که چرا تغییر ذهنیت‌های جامعه یا حتی طرح مباحث جدید و ایجاد ذهنیت‌های تازه برای مخاطبان، توسط اندیشمندان و اهل علم جوامع صورت نمی‌گیرد و شاعران و ستایشگران در این زمینه گام برمی‌دارند. پاسخ این سؤال در یکی از بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع ستایشگران اهل‌بیت به زیبایی بیان شده است: «از اولِ تاريخ تشيع تا امروز، يک عنصر اصلى و اساسى در تشيع و جريان تشيع، همين جريان عاطفى است؛ البته عاطفۀ متکى به منطق، عاطفۀ متکى به حقيقت، نه عاطفۀ پوچ. لذا شما در قرآن هم ملاحظه می‌کنيد که اجر رسالت، محبت و مودت در قربى است: قل لا أسألکم عليه اجرا الّا المودّة في القربى. ...اين محبت را بايد حفظ کنيد. لذا شما می‌بینید در دوران ائمه این همه محدثین، این همه شاگردان آگاه و فقهای بزرگ در خدمت امام صادق(ع) و امام باقر(ع) و ائمۀ دیگر بودند، معارف را نقل کردند، احکام را نقل کردند، شرایع را نقل کردند، اخلاقیات را نقل کردند، شنیدند و نقل و ثبت کردند؛ اما در کنار همۀ این‌ها، باز وقتی انسان درست نگاه می‌کند، می‌بیند نگاه به دعبل خزاعی است، نگاه به سید حمیری است، نگاه به کمیت بن زید اسدی است. در حالی که امثال زراره و محمدبن‌مسلم و بزرگانی از این قبیل در دستگاه ائمه هستند، اما امام رضا(ع) دعبل را می‌نوازد؛ امام صادق(ع) سید حمیری را مورد توجه و محبت قرار می‌دهد؛ این به خاطر این است که آن جنبۀ ارتباط عاطفی و محبت‌آمیز، در شعر شاعران، مدح مادحان و ذکر ذاکران، به نحو اتمّ و اوفی‌ وجود دارد، اما در دیگر جاها وجود ندارد؛ یا اگر هست، ضعیف است؛ یا این‌جوری بگوییم، تأثیرگذاری آن ضعیف است. شعر، مدح، ذکر، این نقش را در تاریخ تشیع دارد.» (بیانات معظم‌له در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۹/۰۳/۱۳) 🌐 shereheyat.ir/node/4659@ShereHeyat_Nohe