لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
علیه‌السلام 🔹خلِّصنِی یارب🔹 زنده‌تر از باغ بهار روشن‌تر از ستاره‌ها رها تر از نسیم شده تنهاترین مرد خدا صدای ربناش... عبادت و دعاش... آب می‌شه حتی دل سنگ از سوز‌ گریه‌هاش زمزمۀ لبش... دعای هرشبش... آتیش به عالم می‌زنه خَلِّصنِی یاربش جایِ زنجیر، مونده به روی پیکرش مظلوم، تنها، زخمی شده بال و پرش ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خورشید بی غروبِ ما تنها میون زندونه نم‌نمِ این بارون می‌گه: عزادارش آسمونه تنگه و سوت و کور تاریکه و نمور حتی نسیم از اون قفس نمی‌کنه عبور شکسته حرمتش فدای غربتش دلا رو آتیش می‌زنه داغ شهادتش زنده شد باز، غربتِ جَدّ اَطهرش اون‌که افتاد، رو خاک صحرا پیکرش شاعر: نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/4560@ShereHeyat_Nohe