ما را بُکُش... ما را بُکُش لب تشنه‌ی شرب مدامیم فکرِ میِ ساغر به ساغر، جام جامیم در مرگ ما رازِ حیاتی جاودانه‌است با خون‌مان سِرِّ بقایِ این قیامیم در پیکری دیگر مُصمم‌تر ،قوی‌تر وقتِ وداعِ سرخ، گویایِ سلامیم قاسم ،هنیه، صادق، ابراهیم، محسن، عمری‌ست داری می‌کُشی، ما ناتمامیم بر دشمنان دینِ حق کابوسِ مرگیم تا بر ستیغِ خاکریزی می‌خرامیم بیگانه با خاکیم و این آرام ماندن سیمرغِ قافِ آسمانِ نیل‌فامیم پایان اسراییل نزدیک است ،عمری‌ست در صیقلِ مادامِ تیغِ انتقامیم تعطیل خواهد شد بساطِ ظلم یک روز مشتاقِ فریادِ ظهور آن امامیم https://eitaa.com/sheremoghavemat