ترجمهی این مُلَمَّعُ جناب سعدی شیرازی (ترجمه مصرعهای عربی، داخل پرانتز است)👇
سَلِ الْمَصانِعَ رَکْباً تَهیمُ فِی الْفَلَواتِ
(ارزش آبگیرها را از سوارانی که در بیابانها تشنه و سرگردانند بپرس)
تو قدرِ آب چه دانی که در کنارِ فُراتی
*
شبم به روی تو روزست و دیدهها به تو روشن
وَ إنْ هَجَرْتَ سَواءٌ عَشیَّتی و غَداتی
(و اگر از من جدا شوی، شب و روزم برابر میشود)
*
شبان تیره امیدم به صبح روی تو باشد
وَ قَدْ تُفَتَّشُ عَینُ الْحَیاةِ فی الظُّلُماتِ
(و گاهی چشمۀ زندگی در تاریکیها جستوجو میشود)
*
نه پنج روزۀ عمرست عشق روی تو ما را
وَجَدْتَ رائِحَةَ الْوُدِّ إنْ شَمَمْتَ رُفاتی
(اگر خاکسترم را ببویی، بوی عشق را مییابی)