آدینه شعر آه را با ناله سودا می‌کنم شرح فراغ از عشق را با اشک انشا می‌کنم با گریه جارو می‌زنم صحن و سرای سینه را دل را برای مقدم پاکت مهیّا می‌کنم یک مثنوی دلدادگی در کام جانم ریخته با شاعری این راز را یک روز افشا می‌کنم شعبان که می‌آید دلم از نو هوایی می‌شود جشنی برای دیدنت در دیده برپا می‌کنم دل را مهیا می‌کنم، با باغ نجوا می‌کنم امروز را با شوق تو من صبح فردا می‌کنم می آیی و می بینمت دلخوش به دیدار توام من از خدا تنها تو را آقا تقاضا می‌کنم