از پی هم غصه می‌آید، کسی غمخوار نیست کوچه کوچه، رد پایی از تو ای دلدار نیست جز خیال بودن تو کس طبیب ما نشد داروی دردی برای این تن بیمار نیست نیمه شبها اشک جاری می‌شود اما دریغ از برای دیدن رویت، چرا اصرار نیست؟ در قنوت و ربنایت یاد ما هستی ولی حیف دلهامان برایت، محرم اسرار نیست یاد ما هستی همیشه غافل از ما نیستی لایق مهر عظیمت، جان بی‌مقدار نیست کاش برگردی که باد فتنه‌ها سوزان شده خانه‌ی ایمانی ما، ایمن از آوار نیست