معرفی عبد صالح خدا و پیر غلام حضرت سیدالشهداء حاج احسان محمد شاکر معروف به سید ابو احمد : 🔻عبد صالح خدا و پیر غلام حضرت سیدالشهداء صلوات الله علیه حاج احسان محمد شاکر معروف به سید ابواحمد حفظه الله تعالی و اطال فی عمره الشریف از خصیصین و نزدیک ترین یاران عاشق دلسوخته آل الله علیهم السلام حاج شیخ جعفر مجتهدی و مرحوم آیت الله کشمیری و از مرتبطین و از رفقای حضرت آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیهم اجمعین بوده اند..... 🔻نحوه اشنایی ایشان با مرحوم شیخ جعفر مجتهدی : جناب آقای احسان محمد شاکر( سید ابواحمد )تعریف کردند:اولین مرتبه ای که من آقای مجتهدی را زیارت کردم ،به سفارش حضرت آیت الله کشمیری بود که ایشان من و عده ای دیگر از دوستان را به زیارت حضرت آقای مجتهدی بردند.در آن روز که ایشان را زیارت کردم ،یک حالت جذبه ی عجیبی از ایشان در وجودم آمد که دیگر حال خود را نمی فهمیدم و به هزار دل عاشق ایشان شدم.تا آن زمان با چنین چهره ای برخورد نکرده بودم و دیدار آن سیمای ملکوتی و بسیار جذاب یک مرتبه عقل از سرم ربود و مرا بی خود کرد!در آن جلسه خود آقا هم متوجه این حالت من شدند و گاهی با نگاه های نافذشان مرا زیر نظر داشتند. پس از آن آشنایی،قلباً به حضرت امیر علیه السلام متوسل شده و عرض کردم یا امیرالمؤمنین ایشان ولیّ شماست و صدق خاصی در چهره دارد و برائت عجیبی هم از دشمنان شما در وجودشان موج می زند و من عاشق ایشان شده ام و از شما میخواهم تا اسبابی فراهم کنید که بتوانم به این مرد خدا خدمت کنم. این درخواست من ادامه داشت تا این که:حدود یک ماه بعد ،از شدت بی قراری و توسل ناخود آگاه به طرف منزل آقای مجتهدی کشیده شدم.هنگامی که درب منزل را زدم خود آقا درب را باز کردند و با چهره ای گشاده و تبسمی ملیح از من استقبال نمودند و من مؤدبانه در محضرشان نشستم و از آن بعد راه من به ایشان باز شد و ایشان فرمودند:آقای ابو احمد! حضرت_امیر سلام الله علیه به من فرموده اند که شما به اینجا بیایید و من از شما استقبال کنم و شما تنها شخص عرب زبانی هستید که هم اکنون به اینجا می آیید و این امر به سفارش حضرت مولا سلام الله علیه صورت گرفته است. و از آنروز به من فهماندند که توسل شما به حضرت امیر سلام الله علیه مُهر قبولی یافته و من به وساطت حضرت مولا توانستم بر خوان کریمانه ی ایشان شرف حضور پیدا کنم و بر ضیافت ایشان بار یابم. جناب آقای احسان محمد شاکر(سیدابواحمد)تعریف میکردند:در ایامی که در محضر نورانی حضرت آقای مجتهدی مشرف می شدم،به قدری نورانیت و حالات عجیب ایشان در من اثر می گذاشت که بی اختیار خود را دائماً در حضور حضرت حق و در مراقبه می دیدم،و این از شدت اتصال وجود ایشان به وجود ذی جود ائمه اطهار علیهم السلام به خصوص حضرت ولی عصر ارواحنا فداه بود تا جایی که مکرراً از ایشان می شنیده و می دیدم که میفرمودند: آقای ابواحمد!اکنون حضرت این جا تشریف داشتند و اینگونه فرمودند. و گاهی از عنایات ایشان حدیث عشق میکردند که هر لحظه دل تنگ حضرتشان بشوم ،به قدری بنده نوازی می فرمایند که بی پرده مشاهده مینمایم ایشان در کجای عالم تشریف دارند.گاهی ایشان را در جنگل ها و گاهی در بیابانها تنها مشاهده میکنم. آقای ابواحمد! غربت آقا ناگفتنی است. آقای ابواحمد!گاهی آقا عنایت میفرمایند و فرزندانشان را به دیدن افراد میفرستند.آقای ابواحمد!من اولاد حضرت را زیارت کرده ام.زمانی خدمت یکی از فرزندان حضرت رسیدم و هنگامی که دست به دست مبارک ایشان دادم،دستشان را بوسیدم. آقای ابواحمد!فرزندان حضرت در عالم مأموریت هایی دارند و هر کدام منصبی؛و این در ادعیه ی مأثوره هم آمده است،مثلاً در دعایی که یونس بن عبدالرحمن(کلیات مفاتیح الجنان،شیخ عباس قمی،بعد از دعای عهد:اللهم اعطه فی نفسه و اهله و ولده و ذریته و أُمتّه...) از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده است ،حضرت رضا در فقرات آخر دعا برای فرزندان حضرت ولی عصر علیه السلام دعا می فرمایند. 📚لاله ای از ملکوت ص ۱۰۰ و ۱۱۲ عکس ایشون👇🏻 @shia12t