«مدرّس، عالِمِ عامِل» بی‌شک فقيه مجاهد و عالم پرهيزگار آيت‌الله مدرس يكی از چهره‎های درخشان تاريخ تشيع بشمار می‎رود كه زندگی و اخلاق و رفتار و جهت گيری‎های سياسی و اجتماعی ایشان، می‎تواند برای علماء، سیاستمداران و مخصوصاً نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمونه و الگوی کاملی باشد! شهید مدرس در سنين جوانی به مقام رفيعِ اجتهاد رسيد و از لحاظ علمی و فقهی، مجتهدی جامع الشرائط، صاحب فتوا و شايسته تقليد بود، هر چند که حاضر به چاپ رساله علميه خود نشد! (يادنامه شهيد مدرس، ص ٧۴) 👈 او همان‌گونه بود كه می‌گفت و همانطور می‌گفت كه می‌بود! مدرس، پارسایی پايدار و عالمی ثابت قدم بود كه لحظه‌ای با استبداد و استعمار سازش نكرد و در تمامی مدت عمرش، ساده زيستن، تواضع، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبی را شيوه زندگی خويش ساخت! چنانچه تمام چیزی که پس از ترور ایشان باقی ماند: «یک جلد قرآن، یک قالیچه کهنه، یک صندلی، یک عینک، یک عصای چوبی، یک حوله حمام، یک سجاده نماز و یک پیراهن کرباس ایرانی و تعدادی کتاب» بود! او از همان ابتدای نمایندگی مجلس، امر ساده‌زیستی را عملاً به همه آموخت! چنانچه عبدالعلی باقی در صفحه ۳۲ کتابِ «مدرس مجاهدی شکست‌ناپذیر» نقل می‌کند: وقتی مدرس برای نمایندگی مجلس از اصفهان به تهران عزیمت نمود، دو خانه به ایشان پیشنهاد شد، یکی دو اتاقه با اجاره ماهی «سی ریال» و دیگری سه اتاقه با اجاره ماهی «سی‌وپنج ریال»! و ایشان، منزل دو اتاقه را انتخاب کردند؛ از آیت‌الله مدرس سؤال شد، آیا نماینده مجلس، مبلغ پنج ریالِ ناچیز، صرفه‌جویی می‌کند!؟ او جواب می‌دهد: «بلی، آنچه استقلال و آزادی و عقیده را از بین می‌برد، احتیاج است! من نمی‌خواهم محتاج کسی باشم! باید برنامه زندگیم را طوری تنظیم کنم که محتاج به کسی نشوم و این زبانِ تند و تیزم آزاد باشد! 👈 «میلسپو» مستشار مالی امریکا در ایران در کتاب خود با عنوان «کار امریکا در ایران» درباره شهید مدرس چنین نوشته: « مشخص‌ترین چهره و رهبر روحانیون در مجلس ایران، مدرس است که به عنوان نایب رییس اول مجلس، انتخاب شده؛ شهرت مدرس، بیشتر در این است که برای پول ارزشی قائل نیست! او در خانه ساده‌ای زندگی می‌کند که جز یک قالیچه، تعدادی کتاب و یک صندلی، چیز دیگری در آن وجود ندارد! لباس روحانیون را می‌پوشد و مردی است عالم؛ در ملاقات با او محال است کسی تحت تأثیر سادگی و هوش و قدرت رهبری او قرار نگیرد...» (مدرس و سیاست‌گذاری عمومی، مرکز اسناد، ص ۱۳۲) ✍️ امام خمینی (ره) که در جوانی، مدرّس را درک کرده بودند، می‌فرمایند: « او [رضاخان] با مرحوم مدرس روزگاری گذراند و فهمید که با هیچ چیز نمی‌توان او را قانع کرد؛ نه با تطمیع، نه با تهدید!» (کشف‌الاسرار، ص٩) آیت‌الله سید فخرالدین جزایری از همراهان آیت‌الله مدرس، درباره تلاش‌های رضاخان برای تطمیع ایشان به ملاقات سرلشگر خدایار می‌پردازد که او به شهید مدرس گفت: «رضا شاه میل دارد که باب مراوده را با شما باز کند و به هر طریق که شما بپسندید با شما روابط حسنه داشته باشد و هر امری را که در امور مملکت بفرمایید اطاعت خواهند کرد! ضمناً مبلغ «صد هزار تومان» فرستاده‌اند که نزد شما باشد و به هر مصرفی که صلاح بدانید برسانید» مدرس (که در آن زمان کل حقوق نمایندگی او در مجلس «سی تومان» بود) با رد درخواست رضا شاه، گفت: «... این پول‌ها را ببرید که اگر اینجا بماند کُلِ آن به مصرف نابودی رضاخان خواهد رسید!» (مدرس مجاهدی شکست‌ناپذیر، ص۱۴۰) 👈 و سرانجام این عالمِ عامل و مجاهد خستگی‌ناپذیر که در تمام عمر با عزمی راسخ چون كوهی استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست، توسط رضا شاه به ربذه‌ی خواف، تبعيد و در كُنج عُزلت و غريبی، به شهادت رسید. ┏━☆❤️❤️❤️☆━┓ @shiastudies ┗━☆❤️❤️❤️☆━┛