تاریخچه فقاهت و مرجعیت به کوشش دکتر آیت پیمان ریاست مجمع جهانی شیعه شناسی بحث مرجع تقلید که از کی شروع شده است؟ (با توجه به شبهه‌‌ای که این مسئله را ساخته دوران صفوی میداند ! ). مسئله تقلید و رجوع عالم به جاهل امری عقلی بوده و منحصر به زمان، مکان و دانش خاصی نیست، بلکه تمام عاقلان اگر در کاری متخصّص نباشند به متخصّص آن رجوع می‌کنند. قرآن و سایر منابع اسلامی، همچنین سیره پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) دلالت بر ترغیب رجوع به راویان احادیث و اسلام شناسان حتی در زمان حضور معصومان(ع)، می‌کند، و این امر در زمان غیبت امام مهدی(عج) خود را بیشتر نشان داده است. شواهد تاریخی از صدر اول بر آن دلالت داشته و نقش بی‌بدیل علمای شیعه در همه دوران‌ها غیر قابل انکار است. ۱. طبق آموزه‌های اسلام کسب معارف فقاهت به معنای عام نیز امری است که خداوند نه تنها بر آن ترغیب نموده، بلکه ترک آن‌‌را مذمت کرده: «چرا از هر فرقه‌‌ای دسته‌‌ای کوچ نمی‌‌کنند تا این‌‌که در دین آگاهی یابند».[۱] از طرفی تربیت شاگردان فقیه و آگاه، در زمان ائمه(ع) و توسط آن ذوات مقدسه و ارجاع مردم توسط امام معصوم به آنان از همان صدر اول آغاز گشته و ائمه اطهار(ع) بعضاً مردم را به شاگردان خود ارجاع می‌دادند. در این باره روایاتی وجود دارد؛ از جمله اینکه امام علی(ع) به قثم بن عباس می‌نویسد: «صبح و شام بنشین و برای مردم سؤال کننده فتوا بده و جاهل را آگاه و با عالم مذاکره کن».[۲] این دسته از روایات، امر ارجاع به غیر امام معصوم(ع) تا قبل از غیبت امام مهدی(عج) را روشن می‌کند و این‌که ارجاعات ائمه(ع) به شاگردان مورد اطمینان امری شایع بوده است. در زمان غیبت امام مهدی(عج)، این روایت معروف از آن‌حضرت است که فرمود: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَهُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاهِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّهُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ»؛[۳] اما راجع به حوادثی که اتفاق می‌افتد پس در آنها به راویان احادیث ما رجوع کنید؛ چون آنهایند که حجت من بر شما بوده و من حجت خدا بر آنان خواهم بود. بر اساس این روایت؛ تکلیف مردم در عصر غیبت امام مهدی(عج) روشن شده و مراد از راویان حدیث که در روایت آمده همان کسانی هستند که در اثر سر و کار داشتن زیاد با روایات و منابع دینی، توانایی استخراج احکام دینی را دارند. مراجع دینی به عنوان کارشناسان این فن بوده، و مراجعه به کارشناس امری عقلی و در همه شئونات زندگی بشر لازم بوده و اختصاص به احکام دین ندارد، حال، اگر در زمینه احکام فقهی کسی خود کارشناس باشد نیازی نیست – بلکه جایز نیست – تقلید کند؛ ولی کسی که متخصص فن نیست باید رجوع به عالم کند؛ زیرا این دستور عقلای عالم و مورد پذیرش همه خردمندان است . علاوه بر این پیامبر خاتم ، اصحابی خاص را به مناطق مختلف فرستادند تا با ارائه اسلام به مردمی که دسترسی به پیامبر ندارند ، به سئوالات دینی آنان جواب داده و احکام دینی را بیان نمایند . منبع حوزه نت ، با تصرف و تلخیص ____ ۱ . توبه، ۱۲۲. ۲. قطب الدین راوندی، سعید بن عبداللّٰه، فقه القرآن، محقق و مصحح: حسینی‌، سید احمد، ج ۱، ص ۳۲۷، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق. ۳. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج ۲، ص ۴۸۴، دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق. @shiastudies ┗━☆❤️❤️❤️☆━┛