با سلام مثل امروز عصر که شبش عملیات کربلای ۴ بود حقیر به هر کجا سر میزدم رفقا در تکاپو به دنبال آب گرم برای انجام غسل شهادت بودن😔 حتی حلب های روغن رو آب میریختن و چوب‌تکه‌های جعبه‌ مهمات رو آتش زده آب گرم میکردن و در خانه های خرابه اطراف یا فضای آزاد در هوای سرد دی‌ماه خالصانه غسل شهادت انجام میدادن و چه حال بهجت و شعفی داشتن بچه‌ها هنگام غسل شهادت! رفقا یک فرآیندی از حال و هوای معنوی چندماهه رو در نخلستان بوفلفل اروندکنار گذروندن اون شبهای جمعه عاشقانه و اون زیارت عاشوراهای صبح ها و اون توسلات هر شب بعد نماز عشاء اونا رو نورانی کرده بود اخلاق ها زیباتر شده بود مهربان‌تر شده بودن و عاشق‌تر لذا عصر قبل شب عملیات سبکبال بودن و مشتاق معشوق و لقاءالله چقدر شاهد خنده‌های زیبای دوستان و ناله‌های عاشقانه در آخرین توسل بعد از نماز عشاء بودیم و خداحافظی‌های طولانی با هم... آخرین نماز جماعت مغرب و عشاء به امامت و روضه‌خوانی شهید علیرضا یوسفی ( اگه اشتباه نکنم روضه وداع امام حسین ع رو خوند ) 😔 آخرین بار بود که قامت به نماز ایستاده دوستان رو میدیدم چه نماز عاشقانه‌ای چه اخلاصی اون شب جمعیت در نماز جماعت بیشتر بود و سجده‌ها طولانی‌تر و با اشک.. اما نماز صبح رو با لباس خونین و خاکی در ام‌الرصاص خوندیم در حالی که بعضی رفقا ساعات اول شب مثل علیرضا یوسفی با حنجره خونین به شهادت رسیدن و بعضی مثل مهدی حقیقیان و صمد مهدی پور و دوستان دیگه قرار بود ساعاتی بعد از نماز صبح به شهادت برسن مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا سوره احزاب آیه۲۳ یادشان باشیم تا نزد اباعبدالله یادمان کنند... که بعد منزل نبود در سفر روحانی ✍️حمید پورتقی ( آرشیو کانال سنگر شهدا ) _ _ع _