🌱 یادتون هـست جانباز عزیز محمدعلی زرین قلم فاطمیه سال ۱۳۹۴ در بیت رهـبرے وسط حرف حاج آقا پناهـیان پریدوگفت: 💔 بہ آقا بگید حرف از رفتن نزنه 😔 💎 در گلزار شهـدا بودیم ڪہ اون جانباز آمد. ❓ من ازش پرسیدم بعداز اون ماجرا چہ اتفاقے افتاد؟! 🔅 گفت: چند روز بعد بهـم زنگ زدند وگفتند با آقا دیدار خصوصے دارید 🍃 جانباز بزرگوار گفت وقتے پیش آقا بودم من و آقا باهـم بودیم و دہ دقیقہ دیدارمون طول کشید. 🔅 مےگفت وقتے آقارو بہ آغوش گرفتم دستم بہ استخوان آقا رسید 💔 یعنے آقا خیلے از غصہ و تنهـایی لاغر شدہ بود. بہ آقا گفتم: آقا ناراحت شما هـستیم 💚 آقا گفت ناراحت من نباشید من شماهـارو دارم 🔅 مےگفت بہ آقا گفتم ما مثل عباس تو پشت خیمہ تو خیمہ زدیم و نمے‌ذاریم ڪہ دشمن بہ شما نزدیڪ شود و اگہ بخواد بہ شما نزدیڪ شود باید از روے جنازہ ما بگذره 💔 مےگفت اشڪ در چشمان مبارڪ آقاجمع شد و منم اشڪ در چشمانم جمع شد و آقا گفت ڪہ من شماهـارودارم و غصہ نمےخورم 🥺 🗓 روز پنج‌شنبہ ۱۳۹۵/۶/۱۸ 👤 راوی: علیرضا جهـانگیریان 🦋 بهـشت زهـرا(س) 🌸 ایستگاہ صلواتے گردان انصارالرسول (ص) 🌹 محمدعلی زرین قلم، جانباز ۷۰ درصد ۱۳۹۹/۰۸/۳۰ آسمانی شد و به یاران شهیدش پیوست ♥️ l عضو شوید 👇 @shiravi_ir