هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️60 📖 سوره آیه 21 (قسمت چهارم) ‌‌🍃وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِن مِّصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿۲۱﴾ ترجمه: آن مرد مصرى كه يوسف را خريد به همسرش گفت: جايگاهش را گرامى دار، اميد است [در امور زندگى] به ما سودى دهد، يا او را به فرزندى انتخاب كنيم. اين‌گونه يوسف را در سرزمين مصر جايگاه ويژه بخشيديم [تا زمينه فرمانروايى و حكومتش فراهم شود] و به او از تعبير خواب‌ها بياموزيم؛ و خدا بر كار خود مسلّط است، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند. عالم ذر در خروش و ولوله كه ای پدر جان بشنو از ما اين گله چشم ما در راه و بر اميد توست كان زمينِ كشتِ تو، ما را چه رُست ما هزاران بار نيک از اين بديم از تو ما اين خلق را لايق شديم جان حق بر ما ستم كمتر كنيد! پشت ما از بار غم كمتر كنيد! گر ببينی جان زيبايم پدر شوق ديدارم كنی خود در به در من بهشت و حور و غلمانم پدر از تو و اين خلق حيرانم پدر آنچه حق با ما كند از لطف خويش كی كم از هفصد من آيد گفت خويش از هزاران بل هزاران از هزار قطره‌ای آيد به دنيا تا مزار من نه آنم كان درون قبر شد كی من آن گور و پلنگ و ببر شد گر مرا از قدر خود نازل كنی صد ملک بر جان خود نازل كنی اين نزول من صعود جان توست جان من هم ذره‌ای از جان توست ای پدر، ای مادر، ای استاد و پير مر مرا از شير اين مادر بگير مادر دنيا اگر زايد مرا نفس و شهوت از عقب آید مرا جان من در رهن اين دنيا مكن خشت جانم كج به اين گنيا نكن راستی! تو خود مگر بر راستی؟ كين چنين جان مرا در خواستی؟ جان هر كس پيش جانت شد عزيز جان من با جان خود درهم نبيز ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir