💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎
◻️193
📖
#تفسیر_معنوی
سوره
#یوسف
آیه 54 (قسمت اول)
🍃وقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مِكِينٌ أَمِينٌ
ترجمه: پادشاه گفت: يوسف را نزد من آوريد تا او را براى كارهاى خود برگزينم. چون با يوسف سخن گفت به او اعلام كرد: تو امروز نزد ما داراى منزلت و مقامى و [در همه امور] امين هستی.
#عشق_شاهی_بر_یوسف
مژده شاه مصر هم عاشق شده
گنج مصر خويش را كاشف شده
حصر خود كرد آن ملک آوازه را
تا گشايد مصر جان دروازه را
عشق شاهی از زليخا تيزتر
كو نديده جان او شد ريزتر
گفت اينک جان شيرين آوريد
آن عزيز و يار ديرين آوريد
او بود از خاصگان درگهم
شكر حق كفر شما را آگهم
او رها و من شدم در بند او
كاش میديدم رخ و لبخند او
با خود اين نجوا ضمير شاه كرد
قاصدی با چشم خود در راه كرد
چون محك درخورد آن عيار داشت
كی به جز او چشم بر ديّار داشت
او نديده، ديده در راهش نهاد
مُلک و مِلک و دولت از دستش نهاد
شد خريدارش ولی خاموش بود
صد زليخا و دو چندان گوش بود
تا ندوزد راه او را چشمها
يا نريسند چون زليخا پشمها
گفت خالص كرده جان من است
يوسف صديق از آنِ من است
گر نديده عاشق از خود شد فراغ
آنكه ديده چون كشد درد فراق؟
عالم از طاقت برون خواهد شدی
يوسف ما گر بتاباند خودی
وصف رويش رونق بازار ما
غيبتش اندوه دل، آزار ما
شاه مصر ار يوسف ما داشتی
كی ز خاك شكر سر برداشتی
گفت اُئتونی مر آن ارباب را
تا گشايد خمرههای ناب را
مست از آن خلقی كند بار دگر
تا خلايق را شود يار دگر
ذكر او آن كرد با جان همه
كاخ شاهی شد فرو در همهمه
ياد او شد نقل محفلهای دوست
هر چه خوبی میرسد از آنِ اوست
ادامه دارد...
✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی
🆔
@shiravi_tafsir
🆔
@shiravi_ir