ژاپنیکا، پرستو، وحدت، پرنیا (قسمت‌های دوم تا هشتم داستان تخيلی) مرحله دوم: شاید تلاش يك پرستو برای ارتباط آرام و بلند مدت با عكس‌های محجبه، و سوالات محترمانه و برخورد حق‌طلبانه جلو آمد، كم كم ادعای نزديكی به تشيع و در انتها ادعای استبصار كرد! با اين وجود بازهم هيچ يك از اساتيد ارتباط خاصی با او برقرار نكردند، و تنها مسئله ارتباط يك طرفه بود، يعنی در صفحه خودش از اساتيد به خاطر راهنمایی‌ها تجليل می‌كرد. اساتيد هم با اميد به اينكه اين فرد شايد در گذشته به خاطر عدم آشنایی با دين بعضی مسائل را مراعات نمی‌كرده و الان با آشنا شدن تدريجي رفتارش اصلاح شده و توبه كرده است، به سوالات او پاسخ می‌دهند، اما باز هم هيچ مدرك دلخواهی پيدا نمی‌كند! مرحله سوم: شايد تلاش برای به دست آوردن اطلاعات از زندگی فردی! شخصی كه مدعی بود پدر پرنيا است با آقای شریفی ارتباط برقرار كرد، كه او نيز سوالاتي دارد؛ و كم كم اين ارتباط به آمدن به منزل آقاي شریفی منجر شد! خانه‌ای اجاره‌اي و زندگی‌ ساده! همچنين معرفی كردن يك مغازه فروش لوازم رايانه‌ای‌ و تصوير (كه به راحتی می‌تواند ابزارهای رصد در آنها جاساز كرد) در اين مرحله نيز چيز خاصی دستگیر طرف نشد! مرحله چهارم: شايد پاكسازی مدارك پروژه كم كم به دليل گسترده شدن ادعا و احتمال لو رفتن عكس پرنيا (كه عكس يك بلاگر افغان بود) بايد زودتر جمع می‌شد؛ ادعای مردن پرنيا مطرح شد! و عكس جعلی‌ سنگ قبر او توسط پدر ادعایی به آقای شریفي داده شد تا نشر بدهد! مرحله پنجم: شايد امید به استفاده از جو احساسی به وجود آمده برای تخريب اساتيد در اين مرحله، وقتی ديدند كه آقای شریفی به عنوان يك منبع خبر می‌تواند موج سازی احساسی داشته باشد، بنا بر اين شد كه يك خبر فيك احساسی به او داده شود، و بعد از موج سازی، از وی به خاطر نشر اكاذيب و ايجاد تفرقه بين شيعه و سني و... شكايت شود! مرحله ششم: شايد تلاش برای تخريب آقای شریفی همراه با رخ دادن اتفاقات غير منتظره اطلاعات به يكی از صفحات هم‌راستا با طيف آقای ع.ك داده می‌شود تا با آنها علی‌ شریفي را بزند؛ همزمان لينك اصلی عكس سنگ قبر، به كانال ژاپونيكا داده می‌شود، كه فعالیت اسلامی‌بين الملل، و تلاش برای فلسطين و وحدت اسلامی‌ دارد؛ يعني همراستا با جهت‌گیری ع.ك! و اين صفحه آنها را بدون مصدر (تنها با نوشتن تشكر از دوستان بابت ارسال) مطرح می كند! (البته جالب اينجا است كه اين عكس تنها در مرورگرهای خاص باز می‌شود، و در سرچ عادی گوشی يا رايانه نشان داده نمی‌شود، علاوه بر اين عكس نشر داده شده توسط پدر ادعایی از سنگ قبر، كم كيفيت، و بسيار طبیعی است و علامت فتوشاپ ندارد) همچنين صفحه غير معروف ژاپونيكا در رفتاری غير حرفه‌اي به جای اينكه خبر را به صورت جهت‌گیری صحيح مطرح كند، آن را تبديل به خصومت شخصي با آقای شریفی می نمايد! و چند پست شخصي (بدون ذكر نام نويسنده) بر ضد آقاي شريفي مطرح می‌كند! آقای ع.ك نيز در صفحات خود به نشر اين خبر از ژاپونيكا می‌پردازد، در حالی كه اصلا اين صفحه معروف نيست! بلافاصله بعد از پخش شدن خبر به اندازه كافی آقای ع.ك مطالب مربوطه را از صفحه خود پاك می‌كند! شايد تا رد پایی از او در اين پرونده باقی نماند! جالب است كه صفحه ژاپونيكا كلا 150 مطلب در طول مدت طولانی فعاليت خود دارد، ولی نزديك 20 پست در عرض دو روز در مورد اين مسئله مي‌گذارد! (كه احتمال پروژه بودن را تقويت می‌كند)