🔰 سخن جالب دکارت به بیان شهید مطهری/دکارت یک مسلمان فطری است 🔷 دکارت فلسفه خود را از شك شروع كرد، در همه معلومات خويش شك كرد و از صفر شروع نمود؛ فكر و انديشه خودش را نقطه شروع قرار داده گفت:«من مى ‏انديشم پس وجود دارم» 🔶 پس از اثبات وجود خويش، را اثبات كرد و همچنين وجود جسم و وجود خدا برايش قطعى شد. كم‏ كم به موضوع انتخاب دين رسيد، را كه در كشورش دين رسمى بود انتخاب كرد. 🔷 دکارت يك سخن جالب دارد و آن اين است كه مى ‏گويد: "من نمى ‏گويم مسيحيت حتماً بهترين دينى است كه در همه دنيا وجود دارد؛ من مى‏ گويم در ميان اديانى كه الآن من مى‏ شناسم و به آنها دسترسى دارم مسيحيت بهترين دين است. من با ، جنگ ندارم؛ شايد در جاهاى ديگر دنيا، دينى باشد كه بر مسيحيت ترجيح داشته باشد." 🔶 از قضا را به عنوان يك كشورى كه از آنجا بى ‏خبر است و نمى ‏داند مردم آنجا چه دين و مذهبى دارند مثال مى ‏آورد؛ مى‏ گويد من چه مى‏ دانم؟ شايد مثلًا در ايران دين و مذهبى وجود داشته باشد كه بر مسيحيت ترجيح دارد. 🔷 اينگونه اشخاص را نمى‏ توان خواند، زيرا اينها عناد نمى‏ ورزند، كافر ماجرايى نمى ‏نمايند؛ اينها در مقام پوشيدن حقيقت نيستند. ماهيّت كفر، چيزى جز عناد و ميل به پوشانيدن حقيقت نيست. 💡اينها «» هستند. اينها را اگر چه مسلمان نمى ‏توان ناميد ولى كافر هم نمى ‏توان خواند، زيرا تقابل مسلمان و كافر از قبيل تقابل ايجاب و سلب يا عدم و ملكه نيست، بلكه از نوع تقابل ضدّين است، يعنى از نوع تقابل دو امر وجودى است نه از نوع تقابل يك امروجود و یک امر عدمی @bineshemotahar_qom