((وقت خشم و وقت شهوت مرد کو؟؟ طالب مردی چنینم کو به کو کو در این دو حال مردی در جهان تا فدای او کنم امروز جان.)) از علما و مجتهدین قم بود. در حمام مشاهده کردند که ریشش را می تراشد، فرمودند :((آقا ریشتان را نتراشید، است)) سرهنگ خشمگین شد و بی مهابا یک کشیده زد توی صورت ایشان. آقای بافقی بدون تامل طرف دیگر صورت را آورد وگفت: یک سیلی هم این طرف صورتم بزن...... ادامه داستان در کانال زیر سنجاق شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea