❌ شبهه 683
در سال ۱۹۷۲ پادشاه جدید بوتان گفت؛ از این پس معیار اصلی ملت او برای اندازه گیری پیشرفت، “شادکامی ناخالص ملی”خواهد بود و نه تولید ناخالص ملی! … مولفه های اصلی سیاست شادکامی: حکمرانی خوب و استقرار دموکراسی/ توسعه اجتماعی-اقتصادی عادلانه و با ثبات و... حکومت ایران هم باید به جای فرمان به آغاز تولید انرژی هسته ای، دستور به تولید عشق، امید و محبت بدهد! اما چرا حکومت ایران با ایجاد شادکامی میانه ای ندارد و تحقق آن را پیگیری نمی کند؟! واقعیت در حداقل چهار نزاع زیر نهفته است:
جدال شرع و عرف ... جدال امت (اسلام) و ملت ( ایران) ... جدال اسلام و غرب ... جدال انتخاب و انتصاب (خلاصه شده است)
🆔
@shobhe_shenasi
✅ پاسخ
✍ حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم
🔹اولاً چرا گمان میشود که تولید عشق با تولید انرژی هستهای منافات دارد که نویسنده پیشنهاد می کند به جای آن این کنیم؟!!
اما اینکه نویسنده پادشاهی بوتان را به عنوان یک ملاک و معیار برای سنجش شادمانی معرفی میکند نشان دهنده آن است که مثل بسیاری از براحتی تحت تأثیر چند عکس و مقاله تبلیغاتی برای جلب گردشگر قرار گرفته چرا که این کشور شاد!! چطور از اصول اولیه دموکراسی (که به اعتراف نویسنده در شادکامی تاثیر به سزایی دارد) بی بهره است است و پادشاهی موروثی بر آن حکومت میکند.
🔹چطور میتوان یک کشور را شادمان دانست و آن را بر سر مردم و نظام ایران زد در حالی که بر اساس آمار، آن کشور شاد!! ده الی پانزده سال سن «امید به زندگی» پائین تری نسبت به ایران عزیز ما دارد؟
🔹نویسنده که بسیار سعی می کند به نوشته خود ظاهر علمی بپوشاند چرا حتی یک نمونه که این ادعا را ثابت کند که جدال شرع و عرف باعث ناشادمانی میشود ذکر نشده است؟ یا همینطور اینکه جدال با غرب موجب کاهش رضایتمندی شده است، بر اساس کدام پژوهش یا پیمایش ادعا شده است؟ امت و ملت چه جدالی یا یکدیگر دارند؟ کدام ایرانی احساس کرده یا میکند که نمیتواند هم به دین خود و هم به خاک و نژاد خود افتخار و احساس تعلق کند؟ بله تلاش شدیدی میشود تا بین این دو تقابل کاذب ایجاد کنند (و همین نوشتار فوق خواسته یا ناخواسته همین هدف را دنبال میکند) اما همین که اکثریت قاطع مردم چنین احساسی ندارند، نشانهی نادرستی مطالب نوشتار فوق نیست؟
🔹آنچه از متن فوق پیدا است اینکه نویسنده سعی کرده دیدگاههای شخصی و سیاسی خود را با مقولهای جذاب یعنی شادی و نشاط پیوند زده و با رندی تمام، شرایط سیاسی کشور را موجب فقدان شادی معرفی کند. درحالیکه اصل ادعای فقدان شادی در ایران یک دروغ بزرگ است.
🔹توضیح اینکه برخی سازمانهای جهانی فهرستی از کشورهای شاد را منتشر میکنند که رتبهبندی آن بر اساس معیارهایی است که آن معیارها به هیچ عنوان علمی و دقیق نیستند.
به طور نمونه، در گزارش جهانی شادی سازمان ملل، دانمارک جزو سه کشور اول این فهرست در سال ۲۰۱۶ است در حالیکه همین کشور طبق اعلام سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) در سال ۲۰۱۷ جزو هفت کشور اول از نظر مصرف قرصهای ضد افسردگی است!! این دو چگونه قابل جمع هستند؟ همچنین چرا معیارهای مهمی مانند میزان خودکشی در این رتبه بندی لحاظ نمی شود؟ همین کشور خوشبخت!! بوتان از هر صد نفر 11.5 نفر خودکشی می کنند اما در ایران ما این آمار 4.1 است!
🔹اما چرا جامعهی ایمانی و متدین متهم به عدم نشاط و شادابی میشود؟ به دلیل مجالس عزاداری و یا شرکت نکردن در رقص و پارتی؟
حقیقت آن است که میزان شادمانی و نشاط، رابطهی مستقیمی با نوع نگرش به هستی و زندگی دارد، چه بسا کسی عمر خود را در پارتی و رقص سپری کند اما از وضعیت خود رضایتمندی نداشته باشد. به تعبیر مولانا:
راه لذت از درون دان نه از برون
ابلهی دان جستن قصر و حصون
آن یکی در کنج مسجد مست و شاد
وآن دگر در باغ ترش و بیمراد
🔹کافی است تجربه نشاط و شادمانی شیعیان در اثر حضور در مجالس حسینی از جمله راهپیمایی اربعین یا بذله گویی رزمندگان بسیجی زیر توپ و تانک دشمن مدنظر قرار گیرد، تا غلط بودن (یا مغرضانه بودن) معیارهای سنجش شادی و نشاط و القاء ناجوانمردانهی غمگین بودن مردم ایران آشکار گردد.
🚩 پاسخبهشبهاتفــجازی👇
🆔
@shobhe_shenasi