❌ شبهه ۷۱۹ کتاب فرقان الحق که در آمریکا چاپ شده، مبارزه طلبی قرآن را پاسخ داده و ۸۰ سوره شبیه قرآن آورده و اعجاز قرآن را زیر سوال برده است 🆔 @shobhe_shenasi ✅ پاسخ ✍ حجت‌الاسلام دکتر قربانی مقدم 🔹 این به اصطلاح کتاب، نه تنها اعجاز قرآن را زیر سوال نبرده، بلکه بیش از پیش اثبات کرد که کسی نمی‌تواند مانند قرآن را بیاورد و به تعبیر بهتر از مصادیق این شعر است که گفت: چراغی را که ایزد برفروزد/ هر آنکس پف کند، ریشش بسوزد فرقان الحق که ادعا دارد، هماورد طلبی قرآن را جواب داده، به نظر می‌رسد بیش از آنکه قرآن را زیر سوال ببرد، باعث رسوایی خود شده و بیشتر نویسندگانش را زیر برده و به واسطه‌ی اشکالات اساسی که در محتوا و شکل دارد، بار دیگر عدم امکان تألیف کتابی همانند کتاب آسمانی مسلمانان را اثبات کرد. برخی از این اشکالات از باب «مشت نمونه‌ی خروار» ذکر می‌شود: 1⃣ بیش از ۹۷.۸ درصد کلمات کلیدی این کتاب برگرفته از قرآن کریم است. به عبارات زیر، که تنها یکی دو کلمه از آیات قرآن را تغییر داده و به اسم فرقان الحق خود را جا زده، دقت کنید: ۱. من یبتغ غیر الإنجیل والفرقان کتابا فلن یقبل منه (الکبائر/13) ۲.: و ضربنا فیه للناس من کل مثل لعلهم یذکرون. (الافک/1) ۳. و مثل کلمه طیبه کمثل شجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء توتی اکلها الطیب کل حین (الصلاح/14). ۴. و مثل کلمه خبیثه کمثل شجره خبیثه اجتثت من فوق الارض فما لها من قرار رکین (صلاح/15). ۵. و مثل الذین کفروا کمثل الذی ینعق بما لایسمع الا دعاء و نداء صمّ بکم عمی فهم لایعقلون (الکبائر/12). ۶. و مثل الذین کفروا و کذبوا بالانجیل الحق اعمالهم کرماد اشتدت به الریح فی یوم عاصف لایقدرون مما کسبوا علی شی ذلک هوالضلال الاکید (ثالوث/18). ۷. و مثل المؤمن کمثل رجل اسس بنیانه علی صخرة المحبه و الطهر و التقوی فظل ثابتا و فاز بالنصر الکبیر (الزنی/1). ۸. و مثل الکافر کمثل رجل اسس بنیانه علی شفا جرف هار من القتل والزنی والفجور فانهار به فی نار جهنم فلاقی سوء المصیر (الزنی/2). ۹. اقترب الساعة و انشق الباطل (النور2). ۱۰. یا ایها الذین آمنوا من عبادنا: انا مطهروکم من الذین کفروا الی یوم القیامه ثم الینا مرجعکم فالینا مرجع الامور و العاقبه للمتقین (المؤمنین/1) 2⃣ این کتاب، چنانچه قرآن کریم پیش‌بینی کرده است (اگر قرآن از طرف غیر خدا بود، اختلافات زیادی در آن بود: نساء/۸۲)، حاوی غلط‌ها و تناقضات آشکار است. مثلاً: ۱. تناقض بین قطعه دوم فصل ضالین و قطعه ۹ از فصل ثالوث: در فصل ثالوث می‌گوید: اهل ضلال، خدا را به دروغ با نامهایی چون جبار، منتقم، مهلک و مذل می‌خوانند. در حالیکه در فصل ضالین خود نویسنده هم خدا را از قول خدا با همین اسامی توصیف کرده و می‌گوید: انا الجبار المتکبر القهار القابض الممیت المنتقم ....!! ۲. خدا پدر است، اما فرزند ندارد!! در قطعه ثالوث این کتاب آمده است: فما اتخدنا ولدا و ما کانت لنا صاحبة وما لنا شریک کما افتری المفترون علی عبادنا المؤمنین (ثالوث/2)؛ ما فرزندی اختیار نکردیم و برای ما همسری و شریکی نیست... خب این جمله غیر از آنکه کپی برداری آشکاری از آیات قرآنی است، با آغاز همه‌ی فصل‌های کتاب، که با نام پدر، آغاز شده (بسم الاب الکلمه الروح الاله الواحد الاوحد)، تناقض آشکار دارد، چرا که اساساً پدر به کسی گفته می‌شود که فرزند دارد، و به تعبیر دیگر کسی که فرزند ندارد، واژه‌ی «پدر» بر او صدق نمی‌کند. (غیر از اینکه ادعای یکی بودن سه خدایگان (پدر، کلمه و روح) یک تناقض آشکار و ضد عقل است) ۳. هدایت گمراهان محال است و نیست! در فصل بهتان گفته است: وما جاء لغوکم بجدید فلانبوّة ولاعلم ولامعجزة ولا روح ولا نور یهدی التائهین (بهتان/4)؛ لغو شما چیز جدیدی نیست پس نه نبوتی، نه علم و معجزه و نه روح و نوری وجود دارد که گمراهان را هدایت کند. نیز در کلام دیگر مدعی است که: راهی برای هدایت گمراهان نیست: یا ایها الذین آمنوا من عبادنا، اتریدون ان تهدوا من اضلهم الشیطان فلن تجدوا الی ذلک سبیلا (العاملین/3) اما در فقره دیگر، این سخن را نقض کرده و ستمگران و گمراهان را نه تنها قابل هدایت می‌داند، بلکه هدایت‌شان را محقق الوقوع می‌داند: مهیمن یحطم سیف الظلم بکف العدل و یهدی الظالمین (فاتحه/2)؛ ایمن‌بخشی که شمشیر ستم را به دست عدل می‌شکند و ستمگران را هدایت می‌کند. یا در بند اول فصل نور میگوید: فلیهتد التائهون، یعنی: باید گمراهان هدایت شوند! برای مطالعه بیشتر به این مقاله مراجعه کنید👇 ghorbanimoghadam.ir/1153 🚩 پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 🆔 @shobhe_shenasi