134 بخش دوم و پایانی حال یکی از این فتاوای به ظاهر عجیب را بررسی می کنیم: آیا در زمان پهلوی اول (حداکثر سال 1320) لوله کشی وجود داشته است یا خیر؟ در تمامی حمام ها از خزینه ها استفاده میشده و در منازل نیز حوض همان نقش را ایفا می‌کرده است، فضای داخلی خزینه و حمام به گونه ای بوده است که آب درون آن کر باشد، بدین معنا که مادامی که رنگ، بو و مزه آن با نجاست تغییر نکرده است، نجس نشود. از این رو بسیار مورد استفاده متدینین بوده است که خود را در هنگام استحمام و نیز اشیاء نجس را برای پاک شدن در آن، آب می کشیدند. حال با از بین رفتن خزینه ها و حوض ها آن چیزی که باعث پاک شدن نجاست می‌شد نیز از بین می رفت و طبیعتاً دوش ها نیز چون پیش از لوله کشی ها قراربود میهمان ناخوانده منازل باشند باید به منبعی متصل می‌شد و منبع دوش حمام خزینه ها و حوض ها بودند زیرا آب به سختی از قنات ها و چاه ها تهیه می شد و به سرعت نیز تمام می شد. این نکته نیز ضروری است که دوش های اولیه به همان خزینه ها و حوض ها متصل می شد، و هیچ کدام یک از روش‌های لوله کشی در آن زمان نبوده است، بلکه برای همان اجرای طرح اولیه لوله کشی، آبهای قنات را به عنوان منبع لوله کشی در تهران استفاده کردند. بدین خاطر اگر قرار بود در همان زمان دوش جایگزین خزینه ها می شد چون دیگر خبری از آب کر نبود و آب به صورت قطره ای از دوش سرازیر می شد، هم به سرعت آب ها تمام می شد و با یک خزینه که چندین نفر در آن استحمام می‌کردند با زیر دوش رفتنِ یک نفر، تمامی آب خزینه تمام می‌شد و یا مقداری کم می‌شد که دیگر کر نبود و به مجرد برخورد نجاست نجس می شد از این رو حذف خزینه ها، در چنین شرایطی مورد پسند مومنین نبود به همین خاطر شروع به اعتراضاتی کردند. نکته ای که باید دقت شود این است که طرح اولیه حذف خزینه ها سالیان پیش از مرگ پهلوی اول (: 1320) صورت گرفت در حالی که طرح اولیه لوله کشی برای شهر تهران که نخستین شهر اجرایی بوده از سال ۱۳۲۹ آغاز گردیده که چندین سال نیز برای بهره برداری آن زمان برده است، حال اجرای لوله کشی برای سایر شهرها و شهرستان ها به دهه چهل نیز می رسد که حدود ۳۰ سال پس از جایگزینی دوش و حذف خزینه ها بوده است. تتمه: در فضای مجازی شایعات فراوانی پیرامون همین مسئله ساخته شده است، از جمله اینکه برخی گمان کردند که در اسلام تنها غسل ارتماسی (به یکباره زیر آب رفتن) وجود داشته است، و چون خزینه ها در حال جمع شدن بوده، از این رو چنین غسلی دیگر میسر نبوده و مجتهدین از خود غسل دیگری به نام غسل ترتیبی ساختند تا با دوش نیز بتوان غسل کرد. در حالی که کسی که کمترین آشنایی با احکام و فقه اسلامی داشته باشد، می داند که غسل از همان صدر اسلام به دو روش ترتیبی و ارتماسی بوده است و هیچ ارتباطی به برداشتن خزینه ها ندارد. ۲. اعتراضات مردمی و اصطلاح جنبش خزینه بسیار بیش از حد غلو و بزرگنمایی شده است، چراکه تنها عده‌ای از متدینین به خاطر همان دلیلی که ذکر شد، اعتراض کردند؛ ولی در فضای مجازی از آن به عنوان جنبشی (گویا سازمان یافته) یاد می‌شود، در حالی که حتی سال و تاریخ این جنبش نیز مبهم بوده و نیز اگر چنین جنبش بزرگی صورت گرفته و علمای برخی شهرها مانند خراسان نیز اعتراضاتی کرده اند، باید در روزنامه‌ها و جرائد انعکاس یافته باشد و حال آنکه می بینیم ابهامات بسیار فراوانی در همان زمان نیز موجود بوده است. ۳. برخی با مصداق قرار دادن این موضوع، قصد این را دارند که بیان کنند علمای شیعه با هر مسئله جدیدی مخالف بوده و هرگونه مظاهر تکنولوژی و تجدد را همان ابتدا و ندانسته تحریم می‌کردند، ولی پس از مدتی مغلوب شده و تکنولوژی فراگیر و مورد استفاده همگان قرار می گرفته است. در حالی که همان طور که بیان شد، هیچگاه فتوای فقها به خاطر مظاهر تکنولوژی نبوده است، بلکه به خاطر شرایط حرام و نحوه اجرای غیر صحیح چنین مظاهری بوده است. ۴. چون خزینه ها پس از مدتی دارای آلودگی ها و کثیفی می شد، برخی گمان کردند که متدینین با تمیزی مخالف بودند، در حالی که نظافت و تمیزی در اسلام بیش از هر دینی سفارش شده است و هیچ گاه هیچ یک از متدینین به خاطر آلودگی خزینه از آن دفاع نکردند، بلکه به خاطر سهولت در نجاست و طهارت مدافع آن بودند. ۵. گمان شده است که روی آوردن مردم به دوش به خاطر آن بوده است که مردم کم‌کم محاسن دوش را پذیرفتند و به مضرات و آلودگی خزینه ها پی بردند، در حالی که این از همان ابتدا روشن بود، اما جا گرفتن دوش ها در تمامی منازل به خاطر سلطه و چماق رضاخان بوده است. پایان @shobhedini