|قرعه‌ای از آسمان راست می‌گفت: "شهادت بارانی است که به هر کسی نمیبارد!" آن روز، ۲۴ فروردین سال ۱۳۹۵، از میان این همه آدم روی این کره خاکی، آنها انتخاب شدند؛ جایی در نزدیکی حرم حضرت زینب و حضرت رقیه سلام الله علیهما🕊❤️‍🩹 محمدرضا به آرزویش رسید! یک بار در جمعی دعا کرده بود که :«از خدا میخواهم که پودرمان کند و هیچ اثری از ما باقی نماند» میگویند بعد از شهادتش تکفیری ها بدنش را به گلوله بستند تا دیگر هیچ چیزی از او باقی نماند...🥺 حتی پیکر محمدرضا هم سالها برنگشت و در خاک سوریه ماند تا گمنام باشد🌿 او شاگرد مکتب همان بزرگوارانی بود که عمری برایشان مداحی میکرد، شجاعت را از «امام حسن مجتبی علیه‌السلام» آموخته بود و رفقایش میگفتند: «هر جا لازم بود که از انقلاب و اسلام دفاع کند، با دل و جان به میدان می‌آمد. و با منطق و دلیل از اهداف انقلاب دفاع می‌کرد» عمارِ مدافعین حرم هم یکی دیگر از شهدای آن روز بود... دانشجوی عارف و با اراده‌ای که برای اینکه او را به سوریه بفرستند هر کار که می‌توانست انجام داد و هرجور بود خود را به صف مجاهدین رساند🥲 امروز خانواده و دوستان عمار حرف های زیادی برای گفتن از او دارند؛ از بی‌قراری اش برای خدمت به اسلام و انقلاب تا دستگیری‌اش از فقرا و نیازمندان... و همچنین خدمت عاشقانه‌اش در هیئت امام حسن مجتبی علیه‌السلام🦋 همه اینها قدم به قدم عمار را به آرزویش نزدیک کرد تا شبیه همان هایی که اسمشان را در وصیت‌نامه‌اش آورده‌ است، زندگی جدیدی را تجربه کند✨🌱 🆔https://zil.ink/shohada_fakeh