تا بساط عشق و مضمون و کرم آماده است کار شاعرهای دربار تو شاها، ساده است من که با خاک در کوی تو کامم باز شد مادرم با اشکهای روضه شیرم داده است هفت پشت من همه پیر غلامت بوده اند هر که فرزند غلام توست آقازاده است می شود خود چاره ساز و سرور اهل نظر گوشه ی چشمت به هر بیچاره ای افتاده است تا چراغ چای سقاخانه هایت روشن است پس چه حاجت عاشقانت را به جام و باده است؟ گیسویت بر نیزه تنها پرچم مردانگیست نام سرخت تا ابد سربند هر آزاده است هر کجا پرسیده اند از من که آقای تو کیست چشمهای خیس من با اشک پاسخ داده است : اینکه میخوانمت از دور، دلیلش این است دل مـن نازک و دوریِ حـرم سنگین است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar